دانشکدهی علوم انسانی
پایان نامه دوره کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی
عنوان:
بررسی گونهی روایی خاطره –داستان در دو اثر: «خاطرههای پراکنده» و «دو دنیا» از گلی ترقی
استاد راهنما:
دکتر ناصر رحیمی
استاد مشاور:
دکتر قدسیه رضوانیان
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده:
گونههای ادبی همواره در خود ظرفیت تغییر، ترکیب و پیدایی گونههای تازه را دارند. یکی از این گونهها «خاطره-داستان» است.
خاطرهنویسی، در مطالعات متأخر روایتشناسی مورد توجه و بررسی واقع شده است که حاصل رویکرد نوین انسان به خود و جایگاهش در نظام هستی است. خاطره، اموری را گویند که بر شخص گذشته است و آثاری از آن در ذهن مانده است، گذشتههای آدم، وقایع گذشته که شخص آن را دیده یا شنیده است. منظور از خاطره به عنوان یک ژانر یا گونهی ادبی، وقتی می تواند معنا یابد که آن خاطره به صورت مکتوب درآمده باشد و ویژگیهای یک اثر ادبی را در خود جای دهد. داستان یا نوول، اثری است روایی به نثر که مبتنی بر خیال است. ترکیب و تلفیقِ خاطره و داستان سبب آفرینش نوعی خاص از ادبیات گردیده است.
این مطالعه با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی دو اثر گلی ترقی«خاطرههای پراکنده و دو دنیا» می پردازد. گلی ترقی از جمله نویسندگانی است که از تلفیق این دو ژانر «خاطره-داستان» بهره برده است. آثار او را نمیتوان جداگانه خاطره یا داستان نامید، بلکه کاملاً ترکیبی از خاطره-داستان است. عناصری مانند: جزئینگری، صمیمت زبان، راوی اول شخص، عینیتگرایی، توصیف دقیق مکان و زمان بیشتر به خاطرهنگاری پهلو میزند و عناصری مانند: تکگویی درونی، سیال ذهن، توصیفهای ادبی، تعلیق و هول و ولا وکشمکش، متن را به داستان مانند می کند. بنابراین ژانر غالب بر روایتهای ترقی، داستان است که تاروپود آن را خاطره تشکیل میدهد؛ یعنی گلیترقی با بهره گرفتن از خاطرههای کودکی و گذشتهاش به قصهگویی پرداخته است.
واژههای کلیدی: روایتشناسی، داستان، خاطره، خاطره-داستان، خاطرههای پراکنده و دودنیا، گلی ترقی.
فهرست مطالب
۱-۴٫ پرسش اصلی تحقیق (پرسش آغازین) ۶
۱-۷٫ استفاده کنندگان از نتایج تحقیق.. ۶
۲-۱-۲-۱-۱٫ ویژگیهای مدرنیسم از لحاظ ادبی.. ۱۲
۲-۱-۲-۱-۲٫ مدرنیسم در ایران. ۱۳
۲-۱-۳-۱-۱٫ پیرنگ در داستان مدرن. ۱۴
۲-۱-۳-۲٫ شخصیت و شخصیتپردازی.. ۱۵
۲-۱-۳-۳-۲٫ منِ قهرمان (اول شخص درگیر) ۲۳
۲-۱-۳-۳-۲٫ منِ شاهد (اول شخص ناظر) ۲۳
۲-۱-۳-۳-۵٫ تفاوت حدیث نفس با تکگویی درونی.. ۲۴
۲-۱-۳-۳-۶٫ تکگویی درونی مستقیم و غیرمستقیم. ۲۴
۲-۱-۳-۳-۷٫ جریان سیال ذهن.. ۲۵
۲-۱-۳-۳-۹٫ زمان و جریان سیال ذهن.. ۲۶
۲-۱-۳-۳-۱۰-۱٫ تداعی القایی یا مقید. ۲۷
۲-۱-۳-۳-۱۰-۲-۱٫ تداعی معانی.. ۲۷
۲-۱-۳-۴٫ واقعیت داستانی یا روایت واقعیت.. ۲۷
۲-۱-۳-۱۱٫ مؤلفهی زمان روایت.. ۳۲
۲-۱-۳-۱۱-۱-۱٫ نظم و ترتیب.. ۳۳
۲-۲-۱٫ زندگینامه خودنوشت(اتوبیوگرافی) ۳۵
۲-۲-۳٫ زندگینامه داستانی.. ۳۷
۲-۲-۴٫ تفاوت و شباهت زندگینامه و داستان. ۳۸
۲-۲-۵٫ خصوصیات زندگینامه داستانی.. ۳۹
۲-۲-۶٫ تاریخ، داستان، خاطره و زندگینامه. ۴۰
۲-۲-۶-۳٫ حقیقتمانندی در تاریخ و داستان. ۴۱
۲-۲-۶-۴٫ تفاوت تاریخ و داستان. ۴۲
۲-۲-۸-۱٫ اصطلاح و ریشه واژه خاطره ۴۵
۲-۲-۸-۵٫ پیشینه خاطره نویسی.. ۴۹
۲-۲-۸-۸٫ علل رویآوری به خاطرهنویسی.. ۵۴
۲-۲-۸-۱۱٫ شباهت و تفاوت خاطره و داستان. ۵۵
۲-۲-۸-۱۱-۲٫ روایت خلاقه یا مستند. ۵۸
۲-۲-۸-۱۱-۳٫ شخصیت یا شخصیتپردازی؟. ۵۸
فصل سوم: نگاهی به زندگی و آثار گلی ترقی
۳-۲-۱٫ درباره خاطرههای پراکنده ۶۳
۳-۳٫ ویژگیهای داستانهای ترقی.. ۶۶
بررسی گونهی روایی«خاطره-داستان» درآثار گلی ترقی
بخش اول: بررسی کتاب«خاطرههای پراکنده». ۷۰
۴-۱-۱٫ اتوبوس شمیران (۲-۲۲) ۷۰
۴-۱-۱-۱٫ مؤلفه های داستانی در روایت «اتوبوس شمیران» ۷۰
۴-۱-۱-۱-۳٫ راوی و شیوهی روایت.. ۷۶
۴-۱-۱-۲٫ مؤلفه های خاطره در روایت «اتوبوس شمیران» ۸۳
۴-۱-۱-۳٫ تحلیل نهایی این روایت.. ۸۶
۴-۱-۲-۱٫ مولفههای داستانی در روایت «دوست کوچک» ۸۷
۴-۱-۲-۱-۳٫ راوی و شیوهی روایت.. ۹۱
۴-۱-۲-۲٫ مولفههای خاطره در روایت «دوست کوچک». ۹۳
۴-۱-۲-۳٫ تحلیل نهایی این روایت.. ۹۵
۴-۱-۳٫ خانهی مادربزرگ (۴۸-۷۵) ۹۶
۴-۱-۳-۱٫ مولفههای داستانی در روایت «خانهی مادربزرگ» ۹۶
۴-۱-۳-۱-۳٫ راوی و شیوهی روایت.. ۱۰۰
۴-۱-۳-۲٫ مولفههای خاطره در روایت «خانهی مادربزرگ» ۱۰۶
۴-۱-۳-۳٫ تحلیل نهایی این روایت.. ۱۰۷
۴-۱-۵-۱٫ مولفههای داستانی در روایت «خدمتکار». ۱۰۸
۴-۱-۵-۱-۴٫ راوی وشیوهی روایت.. ۱۱۱
۴-۱-۵-۲٫ مولفههای خاطره در روایت «خدمتکار». ۱۱۳
۴-۱-۵-۳٫ تحلیل نهایی این روایت.. ۱۱۴
۴-۱-۶٫ مادام گرگه(۱۴۰-۱۵۶) ۱۱۵
۴-۱-۶-۱٫ مولفههای داستانی در روایت «مادام گرگه». ۱۱۵
۴-۱-۶-۱-۲٫ راوی و شیوهی روایت.. ۱۱۵
۴-۱-۶-۲٫ مولفههای خاطره در روایت «مادام گرگه». ۱۱۸
۴-۱-۷٫ خانهای در آسمان (۱۵۸-۱۷۹) ۱۱۹
۴-۱-۸٫ عادتهای غریب آقای «الف» در غربت (۱۸۲-۲۳۱) ۱۲۰
بخش دوم: بررسی کتاب «دو دنیا». ۱۲۱
۴-۲-۱-۱٫ مولفههای داستانی در روایت «اولین روز». ۱۲۱
۴-۲-۱-۱-۲٫ راوی و شیوهی روایت.. ۱۲۲
۴-۲-۱-۲٫ مولفههای خاطره در روایت «اولین روز». ۱۲۵
۴-۲-۱-۳٫ تحلیل نهایی این روایت.. ۱۲۶
۴-۲-۲-۱٫ مولفههای داستانی در روایت «خانمها». ۱۲۷
۴-۲-۲-۱-۳٫ راوی و شیوهی روایت.. ۱۳۲
۴-۲-۲-۱-۵٫ نمادپردازی اسمی.. ۱۳۳
۴-۲-۲-۲٫ مولفههای خاطره در روایت«خانمها». ۱۳۴
۴-۲-۲-۳٫ تحلیل نهایی این روایت.. ۱۳۵
۴-۲-۳٫ آن سوی دیوار(۶۵-۹۲) ۱۳۶
۴-۲-۳-۱٫ مولفههای داستانی در روایت «آن سوی دیوار» ۱۳۶
۴-۲-۳-۱-۳٫ راوی و شیوهی روایت.. ۱۳۸
۴-۲-۳-۱-۵٫ نمادپردازی اسمی.. ۱۴۰
۴-۲-۳-۲٫ مولفههای خاطره در روایت «آن سوی دیوار». ۱۴۲
۴-۲-۳-۳٫ تحلیل نهایی این روایت.. ۱۴۲
۴-۲-۴٫ گلهای شیراز(۹۳-۱۲۶) ۱۴۳
۴-۲-۴-۱٫ مولفههای داستانی در روایت «گلهای شیراز» ۱۴۳
۴-۲-۴-۱-۳٫ راوی و شیوهی روایت.. ۱۴۶
۴-۲-۴-۲٫ مولفههای خاطره در روایت «گلهای شیراز». ۱۴۹
۴-۲-۴-۳٫ تحلیل نهایی این روایت.. ۱۵۰
۴-۲-۵-۱٫ مولفههای داستانی در روایت «فرشتهها». ۱۵۱
۴-۲-۵-۱-۳٫ راوی و شیوهی روایت.. ۱۵۴
۴-۲-۵-۲٫ مولفههای خاطره در روایت «فرشتهها». ۱۵۷
۴-۲-۵-۳٫ تحلیل نهایی این روایت.. ۱۵۹
۴-۲-۶-۱٫ مولفههای داستانی در روایت«پدر». ۱۶۰
۴-۲-۶-۱-۳٫ راوی و شیوهی روایت.. ۱۶۲
۴-۲-۶-۲٫ مولفههای خاطره در روایت «پدر». ۱۶۵
۴-۲-۶-۳٫ تحلیل نهایی این روایت.. ۱۶۶
۴-۲-۷٫ آخرین روز (۲۰۳-۲۱۵) ۱۶۷
پیوست.. ۱۷۲
منابع و مآخذ. ۱۷۶
- مقدمه
«روایتهای جهان بیرون از شمار است… این روایتها به هر زبانی بازگو میشوند: زبان شفاهی یا مکتوب، تصاویر ثابت یا متحرّک، ایماها و اشارهها و غیره. روایت، همه جا حضور دارد: در اسطوره، افسانه، قصّه، مَثَل، رمان کوتاه، حماسه، تاریخ، درام، کمدی، پانتومیم، نقّاشی، سینما، گزارشهای خبری، مکالمه و غیره. روایت از آغاز زندگی همراه و همنشین بشر بوده است و نیست و نبوده است مردمانی که با روایت آشنا نباشند…روایت در یک کلام، همه جا حضور دارد مثل خود زندگی»(آبوت،۱۳۹۱: ۹۲). «روایت نه تنها در داستان، بلکه در اسطوره، افسانه، حکایت اخلاقی، قصّه، تراژدی، کمدی، حماسه، تاریخ، پانتومیم، نقاشی، کتاب مصور، خبر و مکالمه حضور دارد» (آسابرگر، ۱۳۸۰ :۳۲).
هر انسانی از نخستین لحظهی زندگی تا واپسین دقایق آن، به نوعی با روایت سر و کار دارد. از قصههای سادهی کودکانه گرفته تا پیچیدهترین رمانها، فیلمهای سینمایی و حتّی آگهیهای تبلیغاتی نیز به نوعی روایت به شمار میآیند.
یکی از این روایتها، به صورت خاطره بیان میشود. خاطره در زندگی همه ما وجود دارد. بعضیها خاطرات خوش یا تلخ خود را برای دیگران تعریف می کنند و بعضی هم آنها را در دفتر خاطرات خود مکتوب می کنند. در ادبیّات نیز خاطره به صورت مستقل نوع ادبی محسوب نمی شود اما گونهی ادبی با عنوان خاطره و خاطره گفتار امروز به دیگر گونههای ادبی پیوسته است. از این رو جای خالی تحقیق درباره خاطره را مهم دانستیم و به اهمیّت آن و تأثیر آن در داستان و برعکس تأثیر داستاننویسی بر خاطرهگویی را بررسی میکنیم.
اگر بخواهیم بهطور اجمالی به اهمیت خاطره پی ببریم، اندک توجهی کافیست که بدانیم هیچ انسانی خالی از «خاطره» و دور از تأثیرات شگفت و شگرف آن نیست. فردی که هیچ خاطرهای ندارد یا ذهن و حافظهای ندارد، و یا در ظرف زمان و مکان و حوادث ایام نبوده است و در هر دو صورت «هویّت و شخصیّت» ندارد و این ممکن نیست. همچنین همگان به شنیدن و خواندن و داشتن «خاطرات» علاقهمندند و هر کس به نوعی تحت تأثیر خاطرات خود و بستگان خود و یا دیگران قرار دارد. خاطرات هر کس نه تنها بخشی از شخصیت و هستی او را تشکیل میدهد بلکه میتوان گفت که اساساً زندگی و سرگذشت هر فرد، مجموعهی به هم پیوستهای از خاطراتش میباشد.
با اینکه خاطره مانند ذرّات هوا در پیرامون ما و همچنین خون در رگهای فرد و اجتماع، ساری و جاریست، ولی با این همه، متأسفانه هنوز در زبان فارسی و آثار مطبوعه و منتشر شدهی آن، کتاب و نوشتهی مستقلی که بحث و بررسی دربارهی خاطره و خاطرهنویسی را عهدهدار باشد، فراهم نیامده است. بدین ترتیب فقر و کمبود عجیبی دربارهی این شاخهی مهم از معارف تاریخی و ادبی – بهخصوص درمیان مسلمانان- وجود دارد که باید بهشایستگی برطرف گردد.
«گلی ترقی در سال ۱۳۱۸ در تهران در خانوادهای مرفّه زاده شد. تحصیلات متوسطهی خود را در تهران و تحصیلات عالیاش را در رشته فلسفه در آمریکا گذراند. مدتی به عنوان استاد اسطورهشناسی در دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران تدریس کرد. اولین مجموعه داستانهایش را با عنوان «من هم چه گوارا هستم» در سال ۱۳۴۸ و رمان کوتاهش، «خواب زمستانی»، را در سال۱۳۵۲ منتشر کرد. بعد از انقلاب، مجموعه داستانهای «خاطرههای پراکنده»(۱۳۷۱) و «جایی دیگر»(۱۳۷۹) را انتشار داد» (میرصادقی،۱۳۸۱: ۲۸۵).
آثار وی عبارتاند از: «من چه گوارا هستم»(۱۳۴۸)، «خواب زمستانی»(۱۳۵۱)، «خاطرههای پراکنده»(۱۳۷۱)، «جایی دیگر»(۱۳۷۹) و «دو دنیا»(۱۳۸۱). همچنین کتاب «بزرگبانوی هستی» را دربارهی فروغ و اسطوره، نماد و صورتهای ازلی نوشته است. ترقی در ۱۳۵۸ به فرانسه مهاجرت کرد. در آنجا داستانهایی نوشت که یا ریشه در خاطرات غربتناک دورهی کودکی دارند و یا تصویری از دشواریهای زندگی در غربت و سرگردانیهای روحی مهاجران هستند. «خاطرههای پراکنده» و «دو دنیا» از این دسته آثارند. او با آثاری چون خاطرات پراکنده، دو دنیا و جایی دیگر، توانست خود را به عنوان نویسندهای صاحب سبک و زبان معرفی کند. در داستانهاى این نویسنده نشانههایى از گذشته و یادآوری خاطرات همراه با حسرت و اندوه دورهی کودکی به چشم میخورد و در واقع نوستالژیها در آثارش به وضوح دیده میشوند. ترقی به گذشته احساسی دارد که عموماً به دوران کودکی او باز میگردد. ترقی بیشترداستانهایش را به شیوهی خاطرهنویسی، با روش برگشت به گذشته و مرور خاطرهها، در طرحی منسجم و از پیش تعیین شده مینویسد.
دربارهی تعریف داستان اینگونه گفتهاند: «داستان روایتی است منثور از بازآفرینی وقایعی درباره اشخاص به گونهای که موجد انتظار و صمیمیت باشد» (مستور،۱۳۷۹ :۷). «داستان تصویری است عینی از چشمانداز و برداشت نویسنده از زندگی» (میرصادقی،۱۳۷۶: ۱۷).
«بنیادیترین عنصر داستان روایت است. روایت به مفهوم بازگویی پیدرپی واقعه، کاشف توالی، تسلسل و زنجیرهوار بودن گفتاری است که راوی آن را بازگو می کند»(مستور،۱۳۷۹ :۷). روایت در اندیشه آدمی کاوش می کند و چگونگی تعاملات و کنش واکنشهای او را شرح میدهد. تفّکرات و بینش هر نویسنده یا شاعر، از خلال روایت یا شعر او، مشخص میشود. به تعبیر ریمونکنان «روایت داستانی زنجیرهای از رخدادهای داستانی است و عمل روایت/روایتگری به دو مقوله اشاره دارد: ۱- فرایند ارتباط که در آن فرستنده، روایت را در قالب پیام برای گیرنده میفرستد؛ ۲- ماهیت کلامی رسانه که پیام را انتقال میدهد و همین ماهیت کلامی است که روایت داستانی را از روایت در دیگر رسانه ها مثل فیلم، رقص یا پانتومیم متمایز میسازد» (ریمونکنان، ۱۳۸۷: ۱۱).
«خاطره، یعنی اتفاقی که در گذشته روی داده و در یاد شخص باقی مانده است»(فرهنگ سخن،ذیل واژه). خاطرات از آن رو که احساسات و عواطف نویسنده را بیان می کند و ممکن است باعث تحریک عواطف خواننده شود در ذیل آثار غنایی جای میگیرند. زبان ادبی و دیگر ویژگیهای ادبی موجود در متن خاطرهنگاشته ها آنها را به سمت یک اثر ادبی سوق میدهد و در شمار آثار ادبی قرار میدهد.
درباره خاطره تعریفهای زیادی ارائه شده است: «شرححال یا شرح قسمتی از زندگی فرد» (فراگنر،۱۳۷۷: ۲۷). «تصویری ماندنی در ذهن که آیینهی واقعیت است، ولی تمامنما نیست و رنگ و خیال عاطفه پذیرفته است»(حسینینژاد، ۱۳۸۸: ۱۸).
اتوبیوگرافی، تذکرهها، یادنامهها، حبسیهها، شکواییهها، منشآت و … که حاوی زندگی و خاطرات نویسندگان آنها میباشند، از دیگر اقسام ادبیات خاطرهنویسی به شمار میآیند. غلامحسین یوسفی اتوبیوگرافی را نوعی از خاطرات میداند و مینویسد: «خاطره عبارت از هر چیزی که از روی قصد و آگاهی نوشته شده و مقصود از آن، معرفی عمل و اندیشهی صاحب اثر بوده است» (یوسفی،۱۳۸۰: ۳۶۱). «هیچیک از گونههای سرگذشتنویسی، همچون حدیثنفس (زندگینامهی خودنوشت) به درونیترین لایههای وجود انسان نمی پردازد؛ زیرا هیچکس مانند خودزندگینامه نویس به همهی واقعیتهای زندگی او، احساسات درونی، تردیدها، نهان کردههای او آگاهی ندارد؛ از همین روست که تاریخ حدیثنفس را تاریخ خودآگاهی انسان دانسته اند»(رضوانیان،۱۳۸۸: ۸۸).
در ایران، شرح زندگینویسی به ویژه از نوع اتوبیوگرافی به دلایل مختلف چندان مرسوم نبوده است. اما در سالهای اخیر، اقبالی به این گونهی نوشتاری صورت گرفته است که گاه داستانی و گاه گزارشی است. در این عرصه زنان نیز فعالیت چشمگیری را آغاز کردهاند. یکی از این نویسندگان گلی ترقی است.
در این پژوهش، سعی بر آن است که شیوهی روایت گلیترقی در داستانهایش از منظر خاطرهگویی و داستاننویسی مورد بررسی قرار گیرد. بر مبنای این مباحث مطرح شده، داستانهای گلی ترقی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته و موارد و شواهد استخراج شده و معرفی میشوند.
تعداد صفحه : ۲۰۴
قیمت : ۱۴۷۰۰تومان
بلافاصله پس از پرداخت لینک دانلود فایل در اختیار شما قرار می گیرد
و در ضمن فایل خریداری شده به ایمیل شما ارسال می شود.
پشتیبانی سایت : * [email protected]
در صورتی که مشکلی با پرداخت آنلاین دارید می توانید مبلغ مورد نظر برای هر فایل را کارت به کارت کرده و فایل درخواستی و اطلاعات واریز را به ایمیل ما ارسال کنید تا فایل را از طریق ایمیل دریافت کنید.
[add_to_cart id=153883]