(در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست مطالب
عنوان صفحه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رونق و رکود اقتصادی ، چرخه های تجاری ، مدیریت سود ، اقلام تعهدی ۱
۱-۴ اهداف و فرضیههای تحقیق: ۳
۲-۳-۲ الگوی حداکثر کردن سود: ۶
۱-۵ قلمرو زمانی و مکانی تحقیق: ۸
۱-۷ جامعه آماری و دادههای تحقیق: ۸
۱-۱۰ تعاریف، اصطلاحات و واژهها: ۱۰
۲-۲-۲ مبانی نظری مدیریت سود: ۱۶
۲-۲-۳ فرضیه مکانیکی و تئوری بازارهای کارآ: ۱۷
۲-۲-۳-۱ تئوریهای اثباتی در مدیریت سود ۱۸
۲-۲-۳-۴ فرضیه قرارداد استقراض: ۱۹
۲-۲-۳-۵ فرضیه هزینههای سیاسی: ۲۰
۲-۲-۴ تمرکز مجدد به انگیزههای بازار سرمایه: ۲۱
۲-۲-۴-۱ انگیزههای مرتبط با عرضه اولیه اوراق بهادار: ۲۲
۲-۲-۴-۳ انگیزه مرتبط با تعویض مدیران: ۲۳
۲-۲-۵ نامتقارن بودن اطلاعات: ۲۳
۲-۴-۱ مدیریت سود از طریق زمانبندی: ۳۲
۲-۴-۲ مدیریت سود از طریق طبقهبندی: ۳۳
۲-۶ اندازهگیری مدیریت سود: ۳۴
۲-۶-۲ خلاصهای از بررسیهای مربوط به مدلهای موجود اقلام تعهدی: ۳۷
۲-۶-۲-۲ مدل جونز و گستره آن: ۳۹
۲-۶-۲-۴ روش توزیع نمونهای: ۴۲
جدول ۲-۱: جدولی از تحقیقات صورت گرفته در خصوص اقلام تعهدی ۴۳
شاخص اقلام تعهدی غیرعادی (مدیریت سود) ۴۳
رشد ذخیره زیان سالانه برای بیمهگران اموال ۴۳
فراوانی مقایسه سودهای فصلی سالانه به سطح سود صفر و مقایسه سود فصل قبل با پیشبینی تحلیلگران ۴۳
مدیریت سود و جریان های نقدی ۴۳
اقلام تعهدی و اندازه گیری آن ۴۳
۳-۶ برآورد اقلام تعهدی اختیاری و غیراختیاری: ۵۰
۳-۷ روشهای آماری و شیوه تحلیل دادهها : ۵۰
۳-۷-۱ آزمون کولموگروف- اسمیرنوف (KS) 50
۳-۹ روشهای آماری به کار رفته برای آزمون: ۵۱
۴-۲ تجزیه و تحلیل نتایج آزمون: ۵۴
۴-۴ تجزیه و تحلیل فرضیه اصلی: ۵۶
جدول ۴-۱: نتایج مربوط به آزمون چاو ۵۶
جدول ۴-۳: ضریب جزئی رگرسیون ۵۷
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادها: ۵۸
۵-۲ نتایج آزمون فرضیه اصلی: ۵۸
جدول ۴-۳: نتایج آزمون فرضیه اول ۵۹
۵-۴ پیشنهادات تحقیقات آینده: ۶۰
همواره اقتصاد در کشورهای مختلف تحت تأثیر عوامل و شرایط مختلف قرار دارد که باعث رونق یا رکود اقتصادی در جامعه میشود. در چنین شرایطی مؤسسات مالی و شرکتهای تجاری که نقش اساسی در اقتصاد دولتها ایفا میکنند نیز از این شرایط مستثنی نیستند. به طور کلی میتوان این شرایط رونق و رکود اقتصادی را به عنوان چرخههای تجاری یاد کرد. مؤسسات مالی و شرکتها در مقابل این چرخههای تجاری سیاستها و رویههای مختلفی در پیش میگیرند که از جمله از این ابزارها میتوان به مدیریت سود اشاره کرد. این مسئله که آیا مدیریت سود و اقلام تعهدی تحت تأثیر شرایط رونق و رکود اقتصادی (چرخههای تجاری) عکسالعملها و واکنشهای مختلفی انجام میدهد، باعث به وجود آمدن و انجام این تحقیق گردید. هدف اصلی از انجام این تحقیق بررسی وجود این رابطه است. متغیرهای مورد بررسی در این پژوهش شامل متغیر مستقل چرخههای تجاری و متغیر وابسته مدیریت سود است که در یک دوره زمانی از سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۸ مورد بررسی قرار میگیرد با توجه به سال انجام این تحقیق دلیل این مطلب که به دادههای سالهای گذشته پرداخته شده است این است که اولا این تحقیق یک دوره اقتصادی را مورد بررسی قرار خواهد داد و نه سالهای مختلف و ثانیا تقسیمبندی چرخههای تجاری مختلف تا سال ۱۳۸۸ در ایران توسط مختارزاده انجام گرفته است که قابل استناد و استفاده میباشد نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر آن است که بین چرخههای تجاری مختلف و مدیریت سود رابطه معناداری وجود دارد.
رونق و رکود اقتصادی ، چرخه های تجاری ، مدیریت سود ، اقلام تعهدی
حسابداری، به منظور ایجاد محتوای اطلاعاتی و ارزش پیشبینی کشیدگی جریانهای نقدی مورد انتظار بنا نهاده شده است (ویلسون و همکاران، ۱۹۸۶). هر گونه دستکاری فرصتطلبانه در قسمت تعهدی سود، قابلیت اعتماد ارقام حسابداری و سودمندی آنها را برای تصمیمگیری کاهش میدهد.
ژی (۲۰۰۱) در مطالعهای از اقلام تعهدی احتیاطی[۱] به عنوان شاخص مدیریت سود استفاده کرده بود، شواهدی یافت که نشان میدهد سرمایهگذاران، اقلام تعهدی را (که میتواند مبین دخالت مدیران در فرایند گزارشگری مالی به منظور گمراه کردن سرمایهگذاران باشد) به درستی ارزیابی نمیکنند، امکان دستکاری سود از طریق نزدیک کردن سود گزارش شده به سطح سود هدف (آستانه) انجام میگیرد. اجتناب از گزارش زیان، گزارش وضعیت مطلوب مؤسسه از نقطهنظر تداوم در سودآوری و همسو نمودن گزارش سود مؤسسه با پیشبینی تحلیلگران از جمله دلایلی، در راستای رسیدن به سود هدف میباشد. اسکات در سال ۱۹۷۷ مدیریت سود را به عنوان انتخاب خطمشیهای حسابداری، به منظور دستیابی به برخی اهداف خاص توسط مدیریت، تعریف نموده است. وجود زمینه مناسب برای مدیریت سود، ناشی از تضاد مناف و همچنین به علت پارهای از محدودیتهای ذاتی حسابداری از جمله:
۱- نارسایی موجود در فرایند اندازهگیری (برآوردها) و پیشبینیهای آتی؛
۲- امکان استفاده از روشهای متعدد حسابداری توسط بنگاهها، موجب شده است که سود واقعی از سود گزارش شده در صورتهای مالی متفاوت باشد.
این تحقیق به بررسی رفتار مدیریت سود با توجه به چرخههای تجاری در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد. شرایط اقتصادی میتواند تأثیرات متفاوتی بر شرکتها داشته باشد و رفتار مدیریتی سود را تحت تأثیر قرار میدهد. برای نمونه در شرایط رکود اقتصادی انتظار میرود مدیریت سود بیشتری اعمال شود و در دوران رونق انتظار میرود عکس این موضوع رخ دهد. در نتیجه میتوان گفت انتظار میرود شرایط اقتصادی تأثیر متفاوتی بر مدیریت سود داشته باشد.
بنابراین آگاهی از تغییر رفتار مدیریت سود با توجه به چرخههای تجاری میتوانند سرمایهگذاران و سایر تصمیمگیرندگان بازارهای مالی را در پیشبینی دقیقتر یاری رساند.
از آنجایی که سود، یکی از مهمترین معیارهای ارزیابی عملکرد و تعیینکننده ارزش بنگاههای اقتصادی تلقی میگردد موضوع مدیریت سود، مورد توجه محققان و دستاندرکاران حرفه حسابداری قرار گرفته است. از طرف دیگر شاید این سؤال در ذهن متبادر شود که ممکن است مدیریت سود، در راستای علایق سهامداران باشد و چنین رفتاری را بتوان در چارچوب نظریه علامتدهی[۲] تفسیر نمود به این صورت که مدیران بنگاه اقتصادی با دستکاری سود به دنبال اطلاعرسانی به سهامداران راجعبه گزارش وضعیت مطلوب مؤسسه از نقطهنظر سودآوری در سالهای آتی هستند. حال سؤال مهم این است که سهامداران و استفادهکنندگان از نتایج گزارششده مالی چگونه میتوانند مدیریت شرکت را در خصوص مدیریت سود ارائه شده کنترل نمایند؟ طبق یکی از مفروضات تئوری نمایندگی، تأیید کارهای مدیران توسط مالکان بسیار مشـکل و پرهزینه است به نحوی که هزینـههای آن منفعت حاصـله را توجـیه نمی کند. در این راستا استفادهکنندگان به دنبال راهکارهایی هستند که بدون دربر داشتن هزینههای یاد شده از کیفیت و دقت گزارشات ارائه شده، اطمینان حاصل نمایند.
سود به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای حسابداری است که همواره برای مقاصد مختلف نظیر ارزیابی سهام و عملکرد مدیریت شرکتها و مواردی از این قبیل، به ویژه توسط استفادهکنندگان در ایران مورد توجه بوده است. تا چند سال اخیر، اغلب تحقیقاتی که در زمینه تأثیر چرخه تجاری بر بازده سهام صورت گرفته، برای دستکاری و مدیریت سود اهمیت چندانی قائل نشدهاند. اما در سالهای اخیر ورشکستگی شرکتهای عظیم، و عدم آگاهی قبلی استفادهکنندگان از این موضوع، منجربه این مورد شد که محققان و تحلیلگران مالی تأکید و اهداف خویش را بر کیفیت به جای رقم سود ارائه شده و همچنین شناسایی راههای بررسی مدیریت سود معطوف دارند.
این تحقیق به طور کلی یک هدف را دنبال میکند و آن بررسی رابطه چرخههای تجاری و مدیریت سوداست. در همین راستا یک فرضیه اصلی مورد بررسی قرار میدهد که بین چرخههای تجاری و مدیریت سود رابطه معناداری وجود دارد.
یک عامل بنیادی در آزمون مدیریت سود، شناسایی راههای اعمال مدیریت سود است، بررسی ادبیات مبتنیبر مدیریت سود بیانگر وجود رویکردهای متفاوت با شناسههای مختلف در تعیین سود گزارش شده است. یکی از مهمترین این رویکردها مبتنیبر کاربرد اقلام تعهدی اختیاری به عنوان شاخصی برای تعیین و کشف مدیریت سود در واحدهای تجاری است. هیلی، دیآنجلو و جونز در انجام تحقیقاتی در زمینه مدیریت سود اقدام به ارائه مدلهایی کردهاند که در تحقیقات بعدی بارها آزموده شدهاند. دچو و همکاران با ارائه مدلی که از آن پس به مدل تعدیلشده جونز نام گرفت این مدل را با مدلهای جونز، هیلی و دیآنجلو و نیز مدل صنعت مورد مقایسه قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که مدل تعدیـلشده جونز از قدرت بیشتری برای کشف مدیـریت سـود در واحـدهای تجـاری برخـوردار مـیباشد در تحقیقات بعدی که توسط جیانمینگ صورت گرفت کارآیی مدلهای جونز و مدل تعدیلشده آن ازطریق به کارگیری سه معیار زیر در صورتهای مالی، افزایش پیدا کرد: سرمایه در گردش غیرنقدی غیرعادی ابتدای دوره، نسبت سرمایه در گردش، نرخ استهلاک تاریخی.
در تحقیقی که ایشان ارائه نموده است در تعدادی از سناریوها از جمله اجتناب از زیان و عرضه سهام فصلی، نشان داده است که سیستم حسابداری تعهدی غیرمنتظره منطبقبر مدل پیشنهادی، با زمان کمتر، سرعت و قدرت بالاتر در بررسی و آزمون مدیریت سود، کارآیی داردکه قابل مقایسه با مدلهای موجود میباشد. مدل تعهدی پیشنهادی ایشان نشانگر مزایای تحلیلهای سری زمانی و مقطعی مدل جونز میباشد اما بر کمبودهای آن نیز غلبه می کند. بررسی فرایند مدیریت سود نشاندهنده این است که بسیاری از پژوهشگران علم حسابداری بر آنند که علت دستکاری نتیجه عملیات عادی شرکت را بدانند و اغلب به دنبال این موضوع هستند که چگونه اساسا میتوان نتایج حاصل از عملیات را تحت تأثیر قرار داد اغلب محققین به دنبال شناسایی راههایی جهت کشف موارد مدیریتشده سود ارائهشده میباشند. بنابراین در تحقیق حاضر برای بررسی مدیریت سود در شرکتهای پذیرفتهشده در بازار بورس تهران از مدل ارائهشده توسط جیانمینگ استفاده میگردد.
نتایج این تحقیق را میتوان مورد توجه سیاستگزاران بازار سرمایه قرار گیرد چون میتوانند درصورت تأثیر داشتن متغیرهای مستقل بر کیفیت اطلاعات ارائهشده به تقویت آن بپردازند. همچنین این نتایج میتواند مورد توجه سرمایهگذاران و تحلیلگران باشد و مبنایی را برای ارزیابی کمیت و کیفیت محتوای اطلاعاتی سود گزارششده توسط مدیریت ارائه نماید، به علاوه این نتایج میتواند مورد توجه محققین دانشگاهی قرار گیرد چون باعث افزایش شناخت روشهای دستیابی به کشف مدیریت سود منجر میگردد. نتیجه حاصل از این تحقیق میتواند مورد استفاده سازمانهای نظارتکننده بر شرکتها (سازمان
بورس اوراق بهادار و مؤسسات حسابرسی و…) قرار گیرد چون که میتوانند با توجه به نتایج به دست آمده کیفیت و مطلوبیت گزارشگری مالی شرکتها را مورد بررسی قرار داده و اطلاعات بهتری را در اختیار ذینفعان بازار سرمایه قرار دهند. سرانجام این نتایج میتواند مورد استفاده مدیران شرکتها قرار گیرد چون نشان میدهد که کیفیت سود ارائهشده توسط ایشان مورد توجه سرمایهگذاران و سایر نهادها میباشد. به همین دلیل میتوانند با بهره گرفتن از این موارد کیفیت و اعتبار اطلاعات ارائهشده را افزایش دهند.
نحوه جمع آوری دادهها:
جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از اطلاعاتی که توسط سازمان بورس اوراق بهادار تهران منتشر شده، صورت گرفته است.
روشهای آماری و آزمون فرضیهها:
از آنجایی که هدف این تحقیق، مطالعه میزان همبستگی و برآورد ضرایب برای متغیرهای مورد بررسی و در نهایت کشف رابطه بین آنها میباشد. برای آزمون فرضیات از مدلهای رگرسیون چندمتغیره استفاده میگردد.
این الگو که مخربترین نوع مدیریت سود است به مدیریت هروئین شهرت یافته است و زمانی اعمال میگردد که به دلیل نارضایتی سهامداران از مدیریت به دلیل عدم دستیابی به اهداف آنها احتمال برکناری وجود داشته باشد، در این حالت مدیریت سعی میکند که به طرق مختلف همانند فروش داراییهای مستهلکشده،کاهش ذخیره مطالبات مشکوکالوصول و… سود سال جاری را برده و عملکرد شرکت را خوب جلوه دهد. این شیوه از مدیریت سود تا حد دستیابی به یک آرامش نسبی اعمال میگردد، وجه قسمیه مدیریت هروئین بدین دلیل است که این شیوه از مدیریت سود، همانند استفاده از هروئین برای بار اول خوشایند است لیکن بعدها آثار زیانبار خود را نشان میدهد. زمانی که عملکرد شرکت قیمت بازار سهام را توجیه ننماید دروغ بودن سود ارائه شده توسط شرکت برملا خواهد گردید و این امر نه تنها ارزش سهم شرکت را کاهش میدهد، بلکه بر اعتبار شرکت لطمه میزند.
۲-۳-۲ الگوی حداکثر کردن سود[۳]:
این شیوه از مدیریت سود که تقریباً پایه الگوی اول میباشد در مورد طرحهای پاداش مدیریت کاربرد دارد. در این الگو تلاش مدیریت بر آن است که جهت دستیابی به پاداش بیشتر، سود را افزایش دهد. البته بایستی توجه داشت که در طرحهای پاداش دارای سطح حداقل و حداکثر سود مشمول پاداش در شرایطی که سود بالاتر از حداکثر مشمول پاداش باشد، مدیریت سود جهت کاهش سود تا سطح حداکثر اعمال میگردد. علاوهبر این شرکتهایی که در معرض تخلف از قراردادهای بدهی قرار دارند، ممکن است یک چنین الگویی را انتخاب کنند. این شیوه از مدیریت سود به دلیل اختیاری بودن آن و آگاهانه بودن سیاستهای اعمالشده توسط مدیریت از خطر کمتری نسبت به الگوی اول برخوردار است.
۲-۳-۳ الگوی حداقل کردن سود[۴]:
این الگو در مورد مدیران محافظهکار شرکتهایی مصداق دارد که دارای یک رویه بلندمدت سوددهی یا این که از لحاظ سیاسی یکنواخت عمل نمایند. در این حالت که از طریق تسریع در مستهلک کردن داراییهای سرمایهای، هزینهای کردن مخارج تحقیق و توسعه، استفاده از روش تلاشهای موفقیتآمیز در مورد صنایع نفت و گاز و سایر رویههای افزاینده هزینه یا کاهنده درآمد صورت میپذیرد، مدیریت سعی در کاهش سودهای غیرمنتظره دارد. این الگوی مدیریت سود در مورد دو نوع از شرکتها کاربرد بیشتری دارد. گروه اول شامل شرکتهایی میشود که حالت انحصاری داشته و به منظور جلوگیری از رقابتی شدن فعالیتشان، سعی در جلوگیری از بالفعل شدن سرمایهگذاریهای بالقوه دارند. علاوهبر این، در مورد شرکتهایی که عامالمنفعه هستند، همانند شرکتهای فعال در زمینه صنایع استراتژیک مثل نفت و گاز و یا شرکتهای فعالیتکننده در صنایع حمل و نقل یا تولیدکننده برق، که افزایش بیش از حد سود میتواند باعث فشار مردم جهت کاهش قیمتها گردیده و این امر خود منجربه دخالت دولت در امور این شرکتها شود. پس مدیران این گونه شرکتها نیز سعی در حداقل کردن سود گزارششده دارند.
۲-۳-۴ الگوی هموارسازی سود[۵]:
این مدل شاید یکی از جالبترین الگوهای مدیریت سود باشد، تحقیقات نشان میدهد مدیران برای این که سود گزارششده آنها، بین حداقل و حداکثر سود تعیین شده طبق برنامههای پاداش قرار گیرد، انگیزه زیادی دارند؛ در غیر این صورت سودآوری به صورت موقت یا دائم در برآورده کردن اهداف
برنامههای پاداش قادر نخواهد بود. علاوه بر این مدیران ریسکگریز ترجیح میدهند تغییرات جریان پاداش آنها طی زمان کمتر باشد: در نتیجه ممکن است آنها نخواهند به هموارسازی سود خالص بپردازند. از دیدگاه فرضیه مفاد قرارداد استقراض، واضح است تغییرات زیاد در جریان سود خالص گزارششده؛ احتمال تخلف از قراردادهای بدهی را افزایش میدهد پس از این امر یکی از انگیزههای هموارسازی سود است و مدیران برای کاهش نوسانات سود خالص گزارششده، نسبتهای مرتبط با قراردادهای استقراض را هموارسازی و دستکاری مینمایند. بنگاهها ممکن است به خاطر اهداف گزارشگری مالی نیز سود خالص را هموار سازند. به این صورت که اطلاعات محرمانه راجعبه رشد سودآوری بلندمدت مورد انتظار شرکت را به بازار مخابره کرده و به این ترتیب باعث کاهش هزینه سرمایه شوند. البته این الگوهای متفاوت مدیریت سود میتوانند در تعارض با یکدیگر باشند، الگوی انتخابشده توسط یک شرکت در طی زمان، ممکن است به علت تغییر در قراردادها، تغییر در سطوح سودآوری، تغییر مدیرعامل و یا تغییر در دیدگاههای سیاسی و… متفاوت باشد. بنابراین در یک نقطه زمانی ممکن است یک بنگاه با نیازهای متناقض روبرو گردد مثلاً از یک طرف به الگوی کاهش سود خالص گزارش شده به دلایل سیاسی احتیاج داشته باشد اما از سوی دیگر بایستی سود خالص را به خاطر اهداف مفاد قراردادهای استقراض هموارسازی نماید. پس پیشبینی الگوی خاص انتخابی توسط یک شرکت خیلی سخت خواهد بود.
ترتیب ارائه مطالب در فصول بعدی بدین شرح است:
فصل دوم مشتمل بر دو بخش میباشد، ابتدا ادبیات موضوع بررسی و در مورد مدیریت سود، مطالب مرتبط با موضوع تحقیق ارائه میگردد، سپس به تحقیقات خارجی و داخلی مرتبط با موضوع اشاره میگردد.
فصل سوم به چگونگی اجرای روش تحقیق میپردازد، متغیرهای وابسته و مستقل و نحوه اندازهگیری آنها بیان شده، قلمرو تحقیق، جامعه آماری و نحوهی نمونهگیری تبیین میگردد. نحوه جمع آوری دادهها، تعریف مفاهیم، روششناسی تحقیق، روشهای آماری و آزمون فرضیهها و اعتبار درونی و بیرونی تحقیق، در این فصل تشریح خواهد شد.
فصل چهارم یافتههای تحقیق را بیان میدارد، آمار توصیفی در ابتدا ذکر شده است سپس با بیان فرضیهها و مدلهای رگرسیون و انجام آزمونهای آماری تکمیلی، نتایج آزمونها در جداولی خلاصه و ارائه میگردد.
فصل پنجم ابتدا خلاصهای از تحقیق و یافتههای پژوهش عنوان میگردد و این نتایج با تحقیقات دیگر پژوهشگران مقایسه شده است و تفسیر نتایج از دیدگاه محققان بیان گردیده است. سپس نتیجهگیری تحقیق ارائهشده و در پایان محدودیتها و پیشنهادات محقق برای استفادهکنندگان و پژوهشهای آینده در این زمینه ذکر میگردد.
۱-۵ قلمرو زمانی و مکانی تحقیق:
قلمرو مکانی این تحقیق، شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد و قلمرو زمانی تحقیق، از سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۸ یک دوره ۵ ساله میباشد.
این تحقیق چون بر پایه دادههای واقعی صورت میگیرد از نوع تحقیقات شبه تجربی در حوزه تحقیقات اثباتی حسابداری میباشد و از این دیدگاه که نتایج به دست آمده میتواند برای استفادهکنندگان گزارشهای مالی مورد استفاده واقع شود کاربردی است. همچنین در تحقیق از جمع آوری اطلاعات برای توصیف و تجزیه و تحلیل روابط بین متغیرها استفاده میشود.
۱-۷ جامعه آماری و دادههای تحقیق:
دادههای مورد نیاز تحقیق به روش کتابخانهای و با بهره گرفتن از منابع و پایگاههای اطلاعاتی مختلف با رعایت معیارهای ذکرشده جمع آوری گردیده است. جامعه آماری این تحقیق شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میباشند که از ابتدای سال ۱۳۷۷ لغایت ۱۳۸۸در بورس فعال بودهاند. دوره زمانی تحقیق یک دوره پنج ساله بین سالهای ۱۳۷۷ الی ۱۳۸۸ است.
جامعه آماری شامل کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران که دارای ویژگیهای ذیل باشند است:
۱- به منظور همگن شدن نمونهی تحقیق، باید شرکتها قبل از سال ۱۳۸۸ در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده باشند.
۲- شرکتهای انتخابشده در نمونه طی سالهای مالی یاد شده تغییر فعالیت یا تغییر سال مالی نداده باشند.
۳- جزو بانکها و مؤسسات مالی (شرکتهای سرمایهگذاری، واسطهگری مالی، شرکتهای هلدینگ، بانکها و لیزینگها) نباشند.
۴- سال مالی تمامی شرکتها به پایان اسفند ماه ختم شود.
۵- دادههای مورد نظر آنها در دسترس باشد.
۶- کلیه شرکتها در طول سالهای مورد بررسی دچار وقفه نبوده و فعال بودهاند.
با توجه به موارد مطروحه فوق، جامعه آماری در این تحقیق عبارتست از کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران با اعمال محدودیتهای یاد شده شرکت میباشد.
قلمرو زمانی تحقیق، یک دوره زمانی پنج ساله بین سالهای ۱۳۷۷ الی ۱۳۸۸ میباشد.
قلمرو مکانی تحقیق،کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران با در نظر گرفتن محدودیتهای ذکر شده میباشد.
در زمینه قلمرو موضوعی این تحقیق به رابطه بین چرخههای تجاری و مدیریت سود در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد.
این تحقیق شامل متغیر مستقل چرخه تجاری EXP میباشد که شرح آن به تفضیل در ادامه اشاره خواهد شد.
در این تحقیق چرخه تجاری به عنوان متغیر مستقل شناخته میشود به طور کلی هر دوره تجاری شامل مراحل بهبود، رونق؛ تنزل و کسادی میباشد. در این تحقیق منـظور از متغیر چرخـه تجاری شـامل رکود و رونـق اقتـصادی میشود که یک متغیر مجازی یا مصنوعی است که در مدل تحقیق برای دوران رونق اقتصادی از عدد یک و برای دوران رکود اقتصادی از عدد صفر استفاده میشود. دورانهای اقتصادی ایران براساس رونق و رکود اقتصادی به دورههای زیر تقسیم میشود. (مختارزاده، ۱۳۸۷)
– از سال ۱۳۳۸ تا ۱۳۵۰ دوران رکود نسبی؛
– از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۹ دوران رونق نسبی؛
– از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۷۰ دوران رکود بزرگ و بازسازی؛
– از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۳دوران رونق نسبی؛
– از سال ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۱ دوران رکود نسبی؛
– از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۸ دوران رونق نسبی.
همچنین متغیر وابسته این تحقیق مدیریت سود و اقلام تعهدی میباشد.
۱-۱۰ تعاریف، اصطلاحات و واژهها:
[۶]چرخه تجاری: منظور از چرخههای تجاری نوسانهای در فعالیتهای اقتصادی و معمولا تولید ملی است. هر دوره تجاری شامل مراحل رونق و رکود اقتصادی است. طبق تعریف برنز و میچل، «چرخههای تجاری نوعی از نوسانات هستند که در سطح کلان فعالیت اقتصادی کشورها … رخ میدهند. یک چرخه حاوی رونقی است که تقریبا همزمان در بسیاری از فعالیتهای اقتصادی رخ میدهد و پس از آن رکود … تقریبا مشابهی در عموم فعالیتهای اقتصادی دیده میشود. این ترتیب تغییرات مکرر ولی بینظم است.(برنز و میشل)
[۷]مدیریت سود: به مداخله عمومی مدیریت در فرایند تعیین سود میباشد که در این تحقیق از اقلام تعهدی که مدیریت بر آنها کنترل دارد، استفاده شده است.( هیلی و والن)
این تحقیق به بررسی رفتار مدیریت سود با توجه به چرخههای تجاری در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد. شرایط اقتصادی میتواند تأثیرات متفاوتی بر شرکتها داشته باشد و رفتار مدیریتی سود را تحت تأثیر قرار میدهد. برای نمونه در شرایط رکود اقتصادی انتظار میرود مدیریت سود بیشتری اعمال شود و در دوران رونق انتظار میرود عکس این موضوع رخ دهد. در نتیجه میتوان گفت انتظار میرود شرایط اقتصادی تأثیر متفاوتی بر مدیریت سود داشته باشد. بنابراین آگاهی از تغییر رفتار مدیریت سود با توجه به چرخههای تجاری میتواند سرمایهگذاران و سایر تصمیمگیرندگان بازارهای مالی را در پیشبینی دقیقتر یاری رساند. از سوی دیگر تأثیر چرخههای تجاری بر مدیریت سود با توجه به ویژگیهای خاص شرکتها ممکن است متفاوت باشد. به عبارت دیگر ویژگیهای خاص شرکتها نظیر چرخهای یا غیرچرخهای بودن یک شرکت یا اندازه شرکت میتواند بر رابطه بین مدیریت سود و چرخههای تجاری تأثیر داشته باشد. برای نمونه در شرایط رکود اقتصادی مدیریت سود شرکتهای غیرچرخهای مانند صنایع غذایی و خدمات عمومی کمتر تحت تأثیر قرار میگیرد، در حالی که مدیریت سود در شرکتهای چرخهای مانند تولیدکنندگان کالاهای با دوام تأثیر زیادی میپذیرند. این تحقیق در پی آن است که آیا تغییر شرایط اقتصادی بر عملکرد شرکتهای تجاری در مدیریت سود تأثیر میگذارد و آیا این تأثیر با توجه به ویژگی خاص شرکتها متفاوت است؟ این پژوهش بینش دقیقی درباره رفتار مدیریت سود در بافت اقتصاد کلان ارائه میدهد و راهنـمای مفیدی برای تحـلیلگـران و سـایر استـفادهکنندگان از اطـلاعـات مالی را برای پیـشبینی متغیر مدیـریت سـود فـراهـم میآورد. این تحقیق این امکان را برای تصمیمگیرندگان فراهم میآورد که چگونه پیشبینی خود را در خصوص عملکرد شرکتها در رابطه با مدیریت سود با توجه به شرایط اقتصادی بهبود بخشند.
با آغاز قرن نوزدهم و انقلاب صنعتی و به دنبال آن شکلگیری مؤسسات و شرکتهای بزرگ، دانش حسابداری نیز دستخوش تحولات شگرف شد. تشکیل مؤسسات بزرگ دو پیامد اساسی با خود به همراه داشت. از یک سو، ضرورت تفکیک بین مالکیت و مدیریت و از سوی دیگر وجود روشهای حسابداری یکسان و یکنواخت جهت گزارشگری بیش از پیش احساس میشد. به دنبال موارد مطروحه فوق نیاز نظارت، کنترل و ارزیابی اطلاعات ارائهشده توسط سازمانها در سطح بالایی خود را نشان میدهد. اصلیترین ابزار نظارت مستمر بر عملکرد، تهیه و ارائه مجموعه صورتهای مالی واحد اقتصادی بود، که در این میان شاخص سود حسابداری به عنوان ابزاری سودمند برای ارزیابی عملکرد از محتوی اطلاعاتی زیادی برخوردار میباشد.
[۱] – Discretionary necruals
[۲] – Signalling theory
[۳] – income maximization
[۴] – income minimization
[۵] – income minimizating
[۶] Burns, A.F., and W.C. Mitchell.. “Measuring business cycles.” NBER Books
[۷].Hilly & wallen
قیمت :۳۷۵۰۰ تومان
بلافاصله پس از پرداخت ، لینک دانلود فایل در اختیار شما قرار می گیرد
و در ضمن فایل خریداری شده به ایمیل شما ارسال می شود.
پشتیبانی سایت [email protected]
[add_to_cart id=157963]