(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
فهرست مطالب:
چکیده
فصل اول: کلیات تحقیق.
مقدمه. ۳
بیان مسئله. ۵
اهمیت ضرورت تحقیق ۱۲
اهداف تحقیق ۱۳
فرضیههای تحقیق ۱۴
تعیین متغیرهای تحقیق ۱۸
تعاریف نظری. ۱۸
تعاریف عملیاتی ۲۰
فصل دوم: ادبیات تحقیق
مقدمه. ۲۳
حیطه اول: هیجان و هوش هیجانی ۲۵
هوش چیست ۲۶
پیشینه مطالعه هوش غیر شناختی. ۲۷
هیجان چیست. ۲۹
نوع متفاوتی از هوش. ۳۰
انواع هوش چندگانه کدامند. ۳۱
هوش هیجانی چیست ۳۵
مدل هیجانی چهار عنصری هوش هیجانی ۳۷
اهمیت هوش هیجانی. ۴۲
هوش هیجانی در تفکر خلاق به چند طریق به ما کمک میکند. ۴۳
اهمیت هوش هیجانی در کنترل هیجانات. ۴۳
اهمیت هوش هیجانی در روابط اجتماعی. ۴۴
اهمیت هوش هیجانی در مدیریت. ۴۵
اهمیت هوش هیجانی در موفقیت افراد ۴۶
ادراک هیجانات. ۴۷
تاریخچه شکلگیری هوش هیجانی ۴۹
ضوابط هوش معیار ۵۹
تمایز اصطلاحات ۶۰
سواد هیجانی. ۶۱
هوش هیجانی. ۶۲
توانش هیجانی ۶۳
روی آوردهای نظری. ۶۵
پارادایم هوش هیجانی ۶۶
الگوهای هوش هیجانی ۶۸
هوش هیجانی مبتنی بر رگه و توانش. ۶۹
الگوهای آمیخته. ۷۱
هوش هیجانی و انطباق با رویدادهای استرسزا ۷۲
هوش هیجانی و اجتماعی و عوامل تشکیل دهندهی آنها ۷۵
تاریخچه و تعریف استرس. ۸۲
فیزیولوژی استرس. ۸۳
نظریههای مربوط به استرس ۸۵
نشانههای شایع استرس ۸۷
آموزش هوش هیجانی راه مقابله با استرس. ۸۸
راهبردهای مقابلهای. ۸۹
آموزش ایمن سازی در مقابل استرس ۸۹
توصیف اهداف و مراحل ۹۰
مراحل و روش اجرای شیوه ایمن سازی در مقابل استرس. ۹۲
مرحله اول: مفهوم سازی ۹۲
مرحله دوم: اکتساب و تمرین مهارتها ۹۳
مرحله سوم: کاربرد و پیگیری مستمر. ۹۵
یائسگی . ۹۶
مسئله روحی. ۹۷
پوکی استخوان. ۹۷
زندگی جنسی. ۹۸
گر گرفتگی. ۹۹
تغییر سوخت و ساز. ۹۹
تغییر دستگاه ادراری ۹۹
نامنظمی خواب و تعریق ۹۹
کیفیت زندگی. ۱۰۰
تعریف کیفیت زندگی ۱۰۵
ابعاد کیفیت زندگی ۱۰۷
ابزار اندازهگیری عمومی در مقابل ابزار خاص. ۱۰۹
پژوهشهای کیفیت زندگی. ۱۱۲
شادکامی. ۱۱۵
تفاوتهای فردی در شادکامی ۱۱۶
خرده مقیاسهای شادکامی ۱۱۹
رضایت از زندگی ۱۱۹
حرمت خود ۱۱۹
بهزیستی فاعلی. ۱۲۱
خلق مثبت ۱۲۱
رضایت خاطر. ۱۲۲
کیفیت زندگی در یائسگی ۱۲۳
تحقیقات انجام شده در داخل کشور ۱۲۴
تحقیقات انجام شده در خارج از کشور ۱۳۶
فصل سوم: روششناسی تحقیق
مقدمه. ۱۴۵
جامعه آماری. ۱۴۵
حجم نمونه آماری. ۱۴۵
روش و ابزار گردآوری اطلاعات ۱۴۵
طرح تحقیق ۱۴۶
ابزار گردآوری دادهها. ۱۴۶
پرسشنامه کیفیت زندگی. ۱۴۶
پایایی پرسشنامه کیفیت زندگی. ۱۴۸
پرسشنامه شادکامی ۱۴۹
پایایی پرسشنامه شادکامی. ۱۵۱
روش تجزیه و تحلیل دادهها ۱۵۲
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادهها
مقدمه ۱۵۴
آمار توصیفی. ۱۵۴
جدول ۱-۴: توزیع درصد و فراوانی آزمودنیها با توجه به سن. ۱۵۴
جدول ۲-۴: توزیع درصد و فراوانی آزمودنیها با توجه به تحصیلات. ۱۵۶
جدول ۳-۴: توزیع درصد فراوانی وضعیت اقتصادی آزمودنیها. ۱۵۷
آمار استنباطی ۱۵۹
جدول ۴-۴: اطلاعات توصیفی گروهای آزمایشی با توجه به متغیر کیفیت زندگی. ۱۵۹
جدول ۵-۴: تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه برای گروه های آزمایشی با توجه به متغیر کیفیت زندگی
فرضیههای فرعی. ۱۵۹
جدول ۶-۴: اطلاعات مربوط به پیگیری تست توکی (HSD) در خصوص تفاوت بین میانگین متغیر کیفیت زندگی ۱۶۱
فرضیه کلی شاخص اول (روانشناختی کیفیت زندگی) ۱۶۲
جدول ۷-۴: اطلاعات توصیفی گروه های آزمایشی با توجه به متغیر روانشناختی کیفیت زندگی ۱۶۲
جدول ۸-۴: تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه برای گروه های آزمایشی با توجه به متغیر روانشناختی کیفیت زندگی ۱۶۲
فرضیههای فرعی شاخص اول ۱۶۳
جدول ۹-۴: اطلاعات مربوط به پیگیری تست توکی (HSD) در خصوص تفاوت بین میانگین متغیر روانشناختی کیفیت زندگی. ۱۶۳
جدول ۱۰-۴: اطلاعات توصیفی گروه های آزمایشی با توجه به متغیر روابط اجتماعی. ۱۶۴
جدول ۱۱-۴: تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه برای گروه های آزمایشی با توجه به متغیر روابط اجتماعی ۱۶۵
فرضیههای فرعی. ۱۶۵
جدول ۱۲-۴: اطلاعات مربوط به پیگیری تست توکی (HSD) در خصوص تفاوت بین میانگین متغیر روابط اجتماعی. ۱۶۶
فرضیه کلی شاخص سوم (حیطه محیط و وضعیت زندگی). ۱۶۶
جدول ۱۳-۴: اطلاعات توصیفی گروهـهای آزمایـشی با تـوجه به متغیر حیطه محیط و وضعیت زندگی۱۶۷
جدول ۱۴-۴: تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه برای گروه های آزمایشی با توجه به متغیر حیطه محیط و وضعیت زندگی. ۱۶۷
فرضیههای فرعی. ۱۶۸
جدول ۱۵-۴: اطلاعات مربوط به پیگیری تست توکی (HSD) در خصوص تفاوت بین میانگین متغیر محیط و وضعیت زندگی. ۱۶۸
فرضیه کلی دوم ۱۶۹
جدول۱۶-۴: اطلاعات توصیفی گروه های آزمایشی با توجه به متغیر شادکامی ۱۶۹
جدول ۱۷-۴: تجزیه و تحلیـل واریانس یکطرفه بـرای گروهـهای آزمایشی با توجه به متـغیر شادکامـی ۱۷۰
فرضیههای فرعی. ۱۷۰
جدول ۱۸-۴: اطلاعات مربوط به پیگیری تست توکی (HSD) در خصوص تفاوت بین میانگین متغیر شادکامی۱۷۱
فرضیههای مربوط به شاخصهای شادکامی ۱۷۱
فرضیه کلی شاخص اول (رضایت از زندگی). ۱۷۱
جدول ۱۹-۴: اطلاعات توصیفی گروه های آزمایشی با توجه به متغیر رضایت از زندگی. ۱۷۲
جدول ۲۰-۴: تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه برای گروه های آزمایشی با توجه به متغیر رضایت از زندگی ۱۷۲
فرضیههای فرعی. ۱۷۲
جدول ۲۱-۴: اطلاعات مربوط به پیگیری تست توکی (HSD) در خصوص تفاوت بین میانگین متغیر رضایت از زندگی. ۱۷۳
فرضیه کلی شاخص دوم (حرمت خود) ۱۷۴
جدول۲۲-۴: اطلاعات توصیفی گروه های آزمایشی با توجه به متغیر حرمت خود. ۱۷۴
جدول۲۳-۴: تجـزیه و تحلیل واریانس یکطرفه برای گروه های آزمایشی با توجه به متغیر حرمت خود.۱۷۴
فرضیههای فرعی. ۱۷۵
جدول ۲۴-۴: اطلاعات مربوط به پیگیری تست توکی (HSD) در خصوص تفاوت بین میانگین متغیر حرمت خود.۱۷۵
فرضیه کلی شاخص سوم (بهزیستی فاعلی). ۱۷۶
جدول ۲۵-۴: اطلاعات توصیفی گروه های آزمایشی با توجه به متغیر بهزیستی فاعلی. ۱۷۶
جدول ۲۶-۴: تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه برای گروه های آزمایشی با توجه به متغیر بهزیستی فاعلی.۱۷۷
فرضیههای فرعی. ۱۷۷
جدول ۲۷-۴: اطلاعات مربوط به تست توکی (HSD) در خصوص تفاوت بین میانگین متغیر بهزیستی فاعلی.۱۷۸
فرضیه کلی شاخص چهارم (رضایت خاطر) ۱۷۸
جدول ۲۸-۴: اطلاعات توصیفی گروه های آزمایشی با توجه به متغیر رضایت خاطر. ۱۷۹
جدول ۲۹-۴: تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه برای گروه های آزمایشی با توجه به متغیر رضایت خاطر.۱۷۹
فرضیههای فرعی. ۱۷۹
جدول ۳۰-۴: اطلاعات مربوط به پیگیری تست توکی (HSD) در خصوص تفاوت بین میانگین متغیر رضایت خاطر. ۱۸۰
فرضیه کلی شاخص پنجم (خلق مثبت). ۱۸۱
جدول ۳۱-۴: اطلاعات توصیفی گروه های آزمایشی با توجه به متغیر خلق مثبت ۱۸۱
جدول ۳۲-۴: تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه برای گروهـهای آزمایشی با تـوجه به متغیر خلق مثـبت.۱۸۱
فرضیههای فرعی. ۱۸۲
جدول ۳۳-۴: اطلاعات مربوط به پیگیری تست توکی (HSD) در خصوص تفاوت بین میانگین متغیر خلق مثبت.۱۸۳
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری.
مقدمه. ۱۸۵
تبیین و تحلیل فرضیهها ۱۸۵
محدودیتهای تحقیق. ۲۰۴
پیشنهادات پژوهشی ۲۰۴
پیشنهادات کاربردی. ۲۰۵
منابع فارسی ۲۰۸
منابع لاتین ۲۱۷
ضمائم ۲۳۱
چکیده:
زمینه هدف: هوش هیجانی با آگاه ساختن انسان از هیجانات گوناگون موجب میشود که او به یاری هیجانات نیرومند و فعال سازی آنها ، به شرایط تحمیل شده و یا موقعیت های اجباری و استرس آمیز ، پاسخ های جرأت آمیز داده، از ساخت وجودی خود دفاع کند . در مورد ارتباط بین کیفیت زندگی و یا ئسگی محققین اختلاف نظر دارند، برخی از مطالعات نشان داده است که ارتباط مثبتی بین کیفیت زندگی و مراحل مختلف یائسگی وجود دارد. یعنی زنانی که فراوانی و شدت علائم در آنها بیشتر است کیفیت زندگی پایین تری دارند.لذا در تحقیق حاضرما در پی مقایسه اثر بخشی آموزش هوش هیجانی و مصون سازی در مقابله با استرس بر کیفیت زندگی و شادکامی زنان یائسه می باشد.
روش کار: روش نیمه آزمایشی و طرح تحقیقی آن عبارت است از طرح سه گروهی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل که دیاگرام آن بصورت زیر استفاده گردید . جامعه آماری در این تحقیق از کلیه زنان یائسه مراجعه کننده که با مؤسسه راهیان سلامت همکاری می کنند. نمونه آماری عبارت است از ۴۵ نفر از این زنان که به صورت تصادفی به سه گروه ۱۵ نفری تقسیم می شوند.
ما در این تحقیق بسته آموزشی هوش هیجانی و کیفیت زندگی را برای آموزش مقابله با استرس در زنان مورد آموزش قرار دادیم .
یافته های تحقیق: نتایج تحقیق نشان داده است آموزش هوش هیجانی و کیفیت زندگی به صورت معناداری در کاهش استرس و به شادکامی در زنان یائسه منجر شده است.
فصل یکم: موضوع پژوهش
۱-۱- مقدمه
زنان از مهم ترین ارکان جامعه و خانواده بوده و سلامت اجتماع در گروه تأمین نیازهای مختلف آنان است .درحالی که یکی ازبحرانی ترین مراحل زندگی زنان ، یائسگی می باشد.
تعیین سن یائسگی تا حدودی دشوار بوده و براساس تخمین حاصل از مطالعات مقطعی ، متوسط آن حدود ۵۰ تا ۵۲ سالگی است. با وجود افزایش امید به زندگی ، سن شروع یائسگی یا قطع قاعدگی تغییر نکرده وزنان تا حدود ۳۰ سال یا بیشتر ( بیش از یک سوم) عمر را در یائسگی و یا حوالی یائسگی
می گذرانند. از نظرساختار جمعیتی ، بیشتر از ۵۰درصدجمعیت کشور ایران زیر ۲۳ سال و در حدود ۶/۶ درصد جمعیت ، سالمند بوده و تعدادافراد این قشر در خال فزونی است، بنابر این هم مشکل کشورهای جهان سوم ( از نظر جوان بودن جمعیت ) و هم مشکلات ناشی ازرشد سالمندان وجود دارد .(کوستا[۱] ،۱۹۸۰)
به نظر می رسد تعدادعلایم یائسگی بی شمار است اما خوشبختانه هیچ کس همه آنها را تجربه نکرده ، بعضی از زنان اصلاً علایم آشکار ی ندارند. با وجود این تحمین زده می شود حدود ۷۵درصد زنان پس از یائسگی علایم حادی را تجربه می کنند.(فریدمن[۲]،۲۰۰۰)
بسیاری از مردم معتقدند که استرس و بیماری با یکدیگر ارتباط دارند. حق با آنان است. محققان این اعتقاد را تأیید کرده و برای مثال نشان داده اند که زمانی که افراد در معرض سطوح بالایی از استرس قرار دارند ، بروز بیماریهای تنفسی افزایش می یابد. چرا اینطور است ؟ یک پاسخ محتمل این است که استرس، عملکردهای ایمنی را به نوعی سرکوب می کند و فرد را در برابر عفونت بیدفاع میگذارد. این توضیح با این یافته ها هماهنگ است که افرادی که در بزاقشان ، میزان آنتی بادی IgA ـ بخشی از خط اول دفاعی بدن در برابر عفونت تنفسی ـ کم است در مقایسه با کسانی که میزان IgA در آنها بالاست، بیشتر به بیماریهای تنفسی مبتلا می شوند (بهرامی ،۱۳۸۵)
در طی سالهای اخیر بررسی شادکامی توسط روانشناسان و جامعه شناسان افزایش یافته است ، و روانشناسان علاقه مند به حیطه روان شناسی مثبت نگر توجه خود را بر منابع بالقوه احساسهای مثبت نظیر احساس شادکامی معطوف کردند.(اسدی پروا،۱۳۸۴ )
شادکامی عبارت است از مقدار ارزش مثبتی که یک فرد برای خود قائل است. این سازه دو جنبه دارد ، یکی عامل عاطفی است که نمایانگر تجربه هیجانی شادی ، سرخوشی ، خشنودی و سایر هیجانهای مثبت هستند و دیگری ارزیابی شناختی رضایت از قلمروهای مختلف زندگی که بیانگر شادکامی و بهزیستی روانی است ( اندروز و مک کنل[۳] ، ۱۹۸۰) . با وجود این ، شادکامی نشانه فقدان افسردگی نیست بلکه نشان دهنده وجود شماری از حالتهای شناختی و هیجانی مثبت است ( دینر[۴] ، ۱۹۹۹)
هیجانهای مثبت و منفی از یکدیگر متمایز هستند و فرد را برای درجه ای از تعاملهای برد – باخت یا برد – برد آماده می سازند( سلیگمن[۵] ، ۲۰۰۲ ).افراد شاد با ارزنده سازی مهارتهای خود ، بیشتر با رویدادهای مثبت همراه می شوند تا اینکه خود را با رویدادهای منفی همراه کنند. آنها در تصمیم گیریهای مربوط به آینده زندگی خود بهتر عمل می کنند ، چون از راهبردهایی نظیر جستجوی اطلاعات مرتبط با خطر – امنیت سود می جویند،به طور کلی انسان به گونه ای تحول می یابد که برخی از موقعیتها او را شاد می کنند و پاره ای دیگر ، به تجربه احساس درماندگی در او منجر می شوند. تفاوتهای فردی در احساس شادکامی با تفاوت های شخصیتی مرتبط اند.
در حالیکه یکی از بحرانی ترین مراحل زندگی زنان یائسگی میباشد مهم ترین چیزی که یک پزشک می تواند حول وحوش یائسگی ارائه کند آموزشی است که زنان به آن نیازمند ند و میل دارند از انتخاب های درمانی آگاه شوند . هدف کلی، طولانی کردن دوره ای است که فرد حداکثر انرژی جسمی و فعالیت بهینه مغزی و اجتماعی دارد ( چنگ[۶] ،۲۰۰۳ ) یکی از اهداف بهداشت برای قرن ۲۱، بهبود کیفیت زندگی است و طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی ” کیفیت زندگی ” عبارت است از تصور افراد از موقعیت خود در زندگی با توجه به بافت فرهنگی و سیستم ارزشی که در آن به سرمی برند، با در نظر گرفتن اهداف، انتظارات، استانداردها و نگرانی هایشان ( سازمان بهداشت جهانی[۷] ، ۲۰۰۷ ). در مورد زنان یائسه کیفیت زندگی معمولا به جنبه های مرتبط با سلامتی در کیفیت زندگی با توجه به مجموعه ای از علائم و بدون در نظر گرفتن عملکرد جسمی ،عاطفی و اجتماعی اشاره دارد،بنا بر این اغلب اصطلاح کیفیت زندگی به سادگی به مفهوم وجود علائم یائسگی مانند گر گرفتگی ،تعریق شبانه و خشکی واژن اشاره میکند .مطمئنا وجود این علائم بر کیفیت زندگی زنان موثر است،ضمن انکه توجه همزمان به سایر جنبه های کیفیت زندگی مانند وضعیت سلامتی فرد،رضایت مندی از زندگی و عملکرد روانی نیز حائز اهمیت میباشد.(بلومل[۸] و همکاران، ۲۰۰۰ )
۲-۱- بیان مسأله
هوش هیجانی با آگاه ساختن انسان از هیجانات گوناگون موجب میشود که او به یاری هیجانات نیرومند و فعال سازی آنها ، به شرایط تحمیل شده و یا موقعیت های اجباری و استرس آمیز ، پاسخ های جرأت آمیز داده، از ساخت وجودی خود دفاع کند . (گلمن[۱]، ۱۹۹۵) .
طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی ، یائسگی یا منوپوز به معنی قطع واقعی قاعدگی به مدت حداقل ۱۲ ماه است که به علت از دست رفتن فولیکولهای تخمدانی اتفاق می افتد.
در مورد ارتباط بین کیفیت زندگی و یا ئسگی محققین اختلاف نظر دارند، برخی از مطالعات نشان داده است که ارتباط مثبتی بین کیفیت زندگی و مراحل مختلف یائسگی وجود دارد. یعنی زنانی که فراوانی و شدت علائم در آنها بیشتر است کیفیت زندگی پایین تری دارند.(عابد زاده،۱۳۸۸).
برای داشتن زندگی سالم به آگاهی هایی نیاز است ـ زندگی سالم فقط به سلامت جسمانی ختم نمیشود، بلکه داشتن سلامت روانی و روابط مثبت انسانی هم ضروری است . سلامت جسم شامل تغذیه مناسب، فعالیتهای بدنی و ورزش ، ترک سیگار و هورمون درمانی است . همچنین در دوران یائسگی لازم است برای اطمینان از سلامت PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است)ها، توسط پزشک معاینه صورت گیرد و نیز برای کاهش مشکلات ایجاد شده در دوران یائسگی نیاز به مشاوره با پزشک است.
در مورد سلامت روانی، برداشت مثبت از زندگی، موضوع اصلی در سلامت روانی است . همچنین داشتن روابط انسانی ،ایجاد شرایط مناسب بین فعالیتهای کاری و شخصی ، کنترل شخصی و کنترل هیجانات ، انجام تمرینات آرامش بخش و ایجاد توازن بین کارهای روزمره دارای اهمیت زیادی است.
کیفیت زندگی مفهومی کلی می باشدکه نه تنها شامل همه جنبه های زندگی مانند اجتماعی فیزیکی، عاطفی و معنوی است (دونگان و پاتز، ۱۹۹۰ به نقل از گلمن، ۲۰۰۱) ، به علاوه بر نیازهای فردی از قبیل امیال و آرزوها، هنجارهای فرهنگی و اجتماعی نیز توجه دارد. منشأ اندازه گیری کیفیت زندگی را میتوان در کار ثرندایک (۱۹۳۹) ملاحظه نمود. در ابتدا رویکرد شاخصهای اجتماعی با این فرض که تأثیر معنی داری بر کیفیت زندگی افراد دارد مورد پذیرش بوده (کمپل،۱۹۷۶نقل ازیئو[۲] ، ۲۰۰۴) . اما بعدها ثابت شد که شاخصهای اجتماعی برای اندازه گیری کیفیت زندگی کافی نمی باشد و اعتقاد روزافزون بر آن شد که اکثر تأمین کننده های کیفیت زندگی، بیشتر جنبه روانشناختی دارند تا اقتصادی و جمعیت شناختی( یئو، ۲۰۰۴) پس از آن رویکرد ، دو جریان ظهور نمود (باکرو اینتا گلیاتا۱۹۸۱،به نقل از جاکوب[۳]،۲۰۰۰) جریان اول ارزیابی کلی از بهزیستی ، مسرور بودن یا رضایتمندی را به عنوان معیار کیفیت زندگی موردنظر قرار دادند.
جریان دوم به طور تجربی، زمینه های خاص زندگی را شناسایی کرده و واکنش فرد را نسبت به این زمینه ها ارزیابی می کند.(جاکوب، ۲۰۰۰)
به اعتقاد آرجیل[۴] و همکاران( ۱۹۹۱) شادکامی سه جزء اساسی دارد. هیجان مثبت، رضایت از زندگی و نبود هیجانات منفی از جمله افسردگی و اضطراب . آرجیل و همکارانش(۱۹۹۱) دریافتند که روابط مثبت با دیگران، هدفمند بودن زندگی، رشد شخصیتی ، دوست داشتن دیگران و زندگی از اجزاء شادکامی هستند. شوارتز[۵] (۱۹۹۰) معتقد است که افراد شادکام کسانی هستند که در پردازش اطلاعات در جهت خوشبینی و خوشحالی سوگیری دارند. یعنی اطلاعات را به گونه ای پردازش و تفسیر می کنند که به خوشحالی آنها منجر میشود.
با توجه به موارد فوق مشخص میشود که بسیاری از متغیرهای روان شناختی که ارتباط آنها با عملکرد نظام ایمنی روشن شده است جزئی از شادکامی تلقی می شوند. و نیز پژوهشها ارتباط معنی دار شادکامی با سلامت جسمانی را نشان داده اند پس به طور منطقی میتوان استدلال کرد که افرادی که به سلامت جسمی خود اهمیت میدهند و در اقدامات مرتبط با مصون سازی کوشا هستند از شادکامی بیشتری برخوردارند.
لذا محقق در این تحقیق به بررسی اثر بخشی آموزش هوش هیجانی و مصون سازی در مقابله با استرس بر کیفیت زندگی زنان یائسه پرداخته است. بدین سبب به طرح سوالهای کلی وفرعی به شرح ذیل برآمده است:
سوالات تحقیق:
سوال کلی اول
آیاآموزش هوش هیجانی و مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش کیفیت زندگی زنان یائسه می شود؟
سوال های فرعی
الف- آیاآموزش هوش هیجانی موجب افزایش کیفیت زندگی زنان یائسه می شود؟
ب- آیاآموزش مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش کیفیت زندگی زنان یائسه می شود؟
ج- آیاآموزش هوش هیجانی در مقایسه با آموزش مصون سازی در مقابله با استرس ، بیشتر موجب افزایش کیفیت زندگی زنان یائسه می شود؟
سوالهای مربوط به شاخصهای کیفیت زندگی
سوال کلی شاخص اول (بعد روانشناختی):
آیاآموزش هوش هیجانی و مصون سازی در مقابله بااسترس موجب افزایش بعد روانشناختی کیفیت زندگی زنان یائسه می شود؟
سوالات فرعی
الف- آیاآموزش هوش هیجانی موجب افزایش بعد روانشناختی کیفیت زندگی زنان یائسه می شود؟
ب- آیاآموزش مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش بعد روانشناختی کیفیت زندگی زنان یائسه می شود؟
ج- آیاآموزش هوش هیجانی در مقایسه با آموزش مصون سازی در مقابله با استرس ، بیشتر موجب افزایش بعد روانشناختی کیفیت زندگی زنان یائسه می شود؟
سوال کلی شاخص دوم (روابط اجتماعی):
آیاآموزش هوش هیجانی و مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش روابط اجتماعی زنان یائسه می شود؟
سوالات فرعی:
الف- آیاآموزش هوش هیجانی موجب افزایش روابط اجتماعی زنان یائسه می شود؟
ب- آیاآموزش مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش روابط اجتماعی زنان یائسه می شود؟
ج- آیاآموزش هوش هیجانی در مقایسه با آموزش مصون سازی در مقابله با استرس ، بیشتر موجب افزایش روابط اجتماعی زنان یائسه می شود؟
سوال کلی شاخص سوم (حیطه محیط و وضعیت زندگی):
آیاآموزش هوش هیجانی و مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش حیطه محیط و وضعیت زندگی زنان یائسه می شود؟
سوالات فرعی
الف- آیاآموزش هوش هیجانی موجب افزایش حیطه محیط و وضعیت زندگی زنان یائسه می شود؟
ب- آیاآموزش مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش حیطه محیط و وضعیت زندگی زنان یائسه
می شود؟
ج- آیاآموزش هوش هیجانی در مقایسه با آموزش مصون سازی در مقابله با استرس ، بیشتر موجب افزایش حیطه محیط و وضعیت زندگی زنان یائسه می شود؟
سوال کلی دوم
آیاآموزش هوش هیجانی و مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش شادکامی زنان یائسه می شود؟
سوالهای فرعی
الف- آیاآموزش هوش هیجانی موجب افزایش شادکامی زنان یائسه می شود؟
ب- آیاآموزش مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش شادکامی زنان یائسه می شود؟
ج- آیاآموزش هوش هیجانی در مقایسه با آموزش مصون سازی در مقابله با استرس ، بیشتر موجب افزایش شادکامی زنان یائسه می شود؟
سوالات مربوط به شاخصهای شادکامی
سوال کلی شاخص اول (رضایت از زندگی):
آیاآموزش هوش هیجانی و مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش رضایت از زندگی زنان یائسه می شود؟
سوال های فرعی
الف- آیاآموزش هوش هیجانی موجب افزایش رضایت از زندگی زنان یائسه می شود؟
ب- آیاآموزش مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش رضایت از زندگی زنان یائسه می شود؟
ج- آیاآموزش هوش هیجانی در مقایسه با آموزش مصون سازی در مقابله با استرس ، بیشتر موجب افزایش رضایت از زندگی زنان یائسه می شود؟
سوال کلی شاخص دوم (حرمت خود):
آیاآموزش هوش هیجانی و مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش حرمت خود زنان یائسه
می شود؟
سوال های فرعی
الف- آیاآموزش هوش هیجانی موجب افزایش حرمت خود زنان یائسه می شود؟
ب- آیاآموزش مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش حرمت خود زنان یائسه می شود؟
ج- آیاآموزش هوش هیجانی در مقایسه با آموزش مصون سازی در مقابله با استرس ، بیشتر موجب افزایش حرمت خود زنان یائسه می شود؟
سوال کلی شاخص سوم (بهزیستی فاعلی):
آیاآموزش هوش هیجانی و مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش بهزیستی فاعلی زنان یائسه می شود؟
سوال های فرعی
الف- آیاآموزش هوش هیجانی موجب افزایش بهزیستی فاعلی زنان یائسه می شود؟
ب- آیاآموزش مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش بهزیستی فاعلی زنان یائسه می شود؟
ج- آیاآموزش هوش هیجانی در مقایسه با آموزش مصون سازی در مقابله با استرس ، بیشتر موجب افزایش بهزیستی فاعلی زنان یائسه می شود؟
سوال کلی شاخص چهارم (رضایت خاطر):
آیاآموزش هوش هیجانی و مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش رضایت خاطر زنان یائسه
می شود؟
سوال های فرعی
الف- آیاآموزش هوش هیجانی موجب افزایش رضایت خاطر زنان یائسه می شود؟
ب- آیاآموزش مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش رضایت خاطر زنان یائسه می شود؟
ج- آیاآموزش هوش هیجانی در مقایسه با آموزش مصون سازی در مقابله با استرس ، بیشتر موجب افزایش رضایت خاطر زنان یائسه می شود؟
سوال کلی شاخص پنجم (خلق مثبت):
آیاآموزش هوش هیجانی و مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش خلق مثبت زنان یائسه
می شود؟
سوال های فرعی
الف -آیاآموزش هوش هیجانی موجب افزایش خلق مثبت زنان یائسه می شود؟
ب- آیاآموزش مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش خلق مثبت زنان یائسه می شود؟
ج- آیاآموزش هوش هیجانی در مقایسه با آموزش مصون سازی در مقابله با استرس ، بیشتر موجب افزایش خلق مثبت زنان یائسه می شود؟
[۱]-Goleman
[۲] Yeo,J
[۳] Jacob
[۴]-Argyle
[۵]-Schwartz
[۱]- Costa
[۲] – Freedman
[۳] – Andrews & Mc kanneell
[۴] – Diener , E .
[۵] -Sligman
[۶]-Chanj
[۷] Utian WH
[۸] Blumel
تعداد صفحه : ۲۷۶
قیمت : ۱۴۷۰۰تومان
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
فهرست
چکیده ۳
مقدمه. ۴
فصل اول : کلیات
۱-۱-بیان مسئله. ۶
۱-۲-اهداف پژوهش ۷
۱-۳-فرضیه ها ۷
۱-۴-تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش ۷
فصل دوم : ادبیات و پیشینه پژوهش
۲-۱-مبانی نظری پژوهش ۱۰
۲-۱-۱- سلامت روانی همسران جانبازان ۱۰
۲-۱- ۲-نظریه های خود کارآمدی ۱۴
۲-۱-۲-۱-اثرات خودکارآمدی بر کارکردهای روان شناختی. ۱۷
۲-۱-۲-۲-تأثیرخودکارآمدی بر عواطف. ۲۰
۲-۱-۲-۳-منابع خود کارآمدی ۲۱
۲-۱-۳- نظریه های مقابله با استرس ۲۴
۲-۱-۳-۱-ماهیت استرس ۲۴
۲-۱-۳-۲-منابع استرس ۲۵
۲-۱-۳-۳-استرس در زنان ۲۶
۲-۱-۳-۴-منابع ایجاد استرس درزنان ۲۶
۲-۱-۴-سبک های مقابله با استرس ۲۶
۲-۱-۴-۱-تعریف مقابله. ۲۷
۲-۱-۴-۲-عوامل مؤثر بر انتخاب سبک های مقابله. ۲۸
۲-۱-۴-۳-راهبردهای مقابله. ۳۳
۲-۱-۴-۴-سبک های مقابله و نقش آن در بروز بیماری ها ۴۳
۲-۱-۴-۵-نقش حمایت های اجتماعی و معنوی ۴۹
۲-۲-تحقیقات انجام شده در خصوص موضوع پژوهش ۵۱
۲-۳-مدل مفهومی تحقیق ۵۴
فصل سوم : روش شناسی پژوهش
۳-۱-روش پژوهش ۵۶
۳-۲-جامعه آماری پژوهش ۵۶
۳-۳-نمونه و روش نمونه گیری ۵۶
۳-۴- ابزارهای اندازه گیری ۵۶
۳-۵-فرایند اجرای تحقیق ۵۹
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها
۴-۱-داده های توصیفی. ۶۱
۴-۲-داده های استنباطی) آزمون فرضیه ها(. ۶۲
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
۵-۱-خلاصه یافته ها و نتیجه گیری ۶۷
۵-۲- محدودیت های پژوهش ۶۸
۵-۲-۱-محدودیت های خارج از اختیار پژوهشگر. ۶۸
۵-۴-۲-محدودیت های در اختیار پژوهشگر. ۶۸
۵-۳-پیشنهادات ۶۸
۵-۳-۱-پیشنهادات پژوهشی. ۶۸
۵-۳-۲-پیششنهادات کاربردی ۶۸
منابع. ۶۹
خانواده های جانبازان به علت مشکلات ناشی از ناتوانی جسمی جانباز در معرض ابتلا به اختلالات روانی قرار دارند و در میان اعضاء خانواده این همسران جانبازان هستند که بدلیل مسئولیت بیشتر ، زمینه بیشتری را برای ابتلا به اختلالات یاد شده دارا می باشند . پژوهش حاضر در جهت یافتن عوامل مؤثر در بهبود وضعیت روحی و روانی همسران جانبازان و با هدف تعیین رابطه اشتغال و احساس خود کارآمدی با سبک های مقابله با استرس در همسران جانباز انجام پذیرفته است . دراین مطالعه که به روش توصیفی و مبتنی بر طرح مقایسه ای و همبستگی انجام شد ، تعداد ۳۰ همسر جانباز ( ۱۵ نفر شاغل و ۱۵ نفر غیر شاغل ) به صورت نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند . داد ه ها با بهره گرفتن از پرسشنامه های خود کارآمدی و سبک های مقابله با استرس استاندارد جمع آوری شد . تجزیه و تحلیل اطلاعات در خصوص تفاوت میانگین خود کارآمدی میان همسران شاغل و غیر شاغل به روش t مستقل انجام پذیرفت و همبستگی خود کارآمدی با سبک های مقابله با استرس با محاسبه ضریب همبستگی پیرسون انجام شد . در نتیجه تفاوت میانگین خود کار آمدی در دو گروه همسران جانباز شاغل و غیرشاغل بطور معنی دار تأیید گردید . محاسبه ضریب همبستگی پیرسون میان خود کارآمدی و سبک های مقابله با استرس نیز نشان داد که احساس خود کار آمدی در گروه همسران غیر شاغل با سبک مقابله گریز – اجتناب در سبک کلی هیجان محور و با سبک حل مدبرانه مسئله در سبک کلی مسئله محور در گروه همسران جانباز شاغل همبستگی مثبت معنی دار دارد . با توجه به یافته های پژوهش می توان اینگونه نتیجه گیری نمود که اشتغال در افزایش میزان احساس خود کارآمدی همسران جانباز مؤثر بوده و از آن طریق نیز با سبک های مقابله با استرس در رابطه است .
واژگان کلیدی : احساس خود کار آمدی ، سبک های مقابله ، سبک مقابله هیجان محور ، سبک مقابله مسئله محور .
جانبازان ازجمله ارزشمندترین اقشار جامعه ما محسوب می شوند و از اینرو بررسی عوامل روحی و روانی این قشر فداکار و خانواده هایشان از وظایف خطیر جامعه علمی کشور و به ویژه محققین رشته های روان شناسی بشمار می رود . بدون شک یکی از عوامل تأثیر گذار بروضعیت روحی و روانی جانبازان همچون دیگر افراد عادی جامعه ، وضعیت روحی و روانی خانواده های ( همسر و فرزندان ) ایشان است و اشتغال همسران جانباز همانند افراد عادی ، بعنوان یکی از عوامل مؤثر در تعیین وضعیت اقتصادی و روانی خانواده بشمار می رود . مطالعات انجام شده در خصوص زندگی جانبازان برنقش مثبت اشتغال همسران برکیفیت زندگی ایشان تأکید نموده اند(صفوی و همکاران ، ۱۳۸۹) ، لیکن هنوز جزئیات تأثیر اشتغال همسران جانباز بر ویژگی های روحی و روانی ایشان به حد کافی روشن نشده است . براین اساس پژوهش حاضر در صدد است تا تأثیر اشتغال همسران جانباز بر عوامل احساس خودکارآمدی و سبک های مقابله با استرس را بعنوان دو نوع از مهمترین عوامل سازگاری فرد با محیط خانوادگی را مورد بررسی قرار دهد .
تعداد صفحه :۷۴
قیمت : ۱۴۷۰۰تومان
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
بیان مساله: ۳
اهمیت و ضرورت پژوهش. ۵
اهداف پژوهش ۷
فرضیه های تحقیق:. ۷
تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها ۷
فصل دوم: پیشینه پژوهش
مقدمه. ۱۱
بخش اول: سبکهای تفکر. ۱۱
سبک چیست؟. ۱۱
نظریههای مختلف دربارهی سبک ۱۱
تعریف سبک تفکر ۱۳
اصول سبکهای تفکر. ۱۴
متغیرهای مؤثر در شکل گیری سبکهای تفکر ۱۵
سبکهای تفکر در کلاس درس ۱۸
انواع سبکهای تفکر ۱۹
کارکردهای سبکهای تفکر. ۲۰
شکلها ی سبکهای تفکر : ۲۰
سطحهای سبکهای تفکر :. ۲۲
قلمروهای (حوزههای) سبکهای تفکر:. ۲۲
گرایشهای سبکهای تفکر: ۲۳
مقیاس های ارزیابی سبکهای تفکر. ۲۴
بخش دوم: راهبردهای مقابله با استرس. ۲۵
تعریف مقابله. ۲۵
کارکردهای مقابله ۲۶
نظریه های مقابله. ۲۷
الف )نظریه تکاملی و سازگاری رفتاری : ۲۷
ب) نظریه روان تحلیل گری و تحول شخصی. ۲۸
ج- نظریه های تحولی – چرخه زندگی ۲۹
د- الگوی یکپارچه از فرایند مقابله و فشار روانی. ۲۹
نظریه لازاروس- فولکمن ۳۱
منابع شخصی مقابله. ۳۱
الف – تحول من. ۳۲
ب- کارآمدی خود. ۳۲
ج- خوش بینی. ۳۳
د- احساس یکپارچگی. ۳۳
ه- سبک های شناختی ۳۴
و – سبک های دفاع و مقابله. ۳۵
ز- توانایی های حل مساله. ۳۶
راهبردهای مقابلهای. ۳۶
فرایندهای مقابله و ارزیابی. ۴۰
فرایند مقابله ۴۰
ابزارهای اندازه گیری مقابله. ۴۲
تعیین کننده های فرایند مقابله ۴۳
الف – عوامل شخصیتی و جمعیت شناختی. ۴۴
ب- قرائن اجتماعی مقابله. ۴۵
راهبردهای سازش یافته و سازش نایافته: ۴۶
الف – مقابله سازش یافته. ۴۶
ب – مقابله سازش نایافته. ۴۷
پیشینه پژوهش ۴۹
فصل سوم: روش پژوهش
پیش درآمد: ۵۷
روش. ۵۷
جامعه آماری. ۵۷
نمونه و روش نمونه گیری ۵۷
ابزار پژوهش. ۵۸
روش تجزیه و تحلیل دادهها. ۶۰
فصل چهارم: یافته های پژوهش
پیش درآمد. ۶۲
یافته های پژوهش. ۶۲
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
پیش درآمد. ۷۰
بحث و نتیجه گیری. ۷۱
محدودیت های پژوهش ۷۴
منابع ۷۶
پیوست. ۸۱
چکیده:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سبک های تفکر و راهبرد های مقابله با استرس در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر جوانرود صورت گرفت. روش: جامعه آماری در این پژوهش تمامی پسران ۱۵ تا ۱۹ ساله دوره دوم دبیرستان شهر جوانرود هستند که در سال تحصیلی ۱۳۹۳- ۱۳۹۲ مشغول به تحصیل میباشند. نمونه گیری به روش pps یا نمونه گیری از طریق تعیین نمونه متناسب با حجم انجام پذیرفت. دراین روش با توجه به جمعیت تعداد ۱۶۲ نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند و برای جلوگیری از ریزش احتمالی تعداد ۱۸۰ پرسشنامه در بین دانش آموزان توزیع گردید و به پرسش نامه های راهبردهای مقابله با استرس راجر و جارویس (۱۹۹۳) و سبک های تفکر استرنبرگ-واگنر(۱۹۹۱) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی از آمار استنباطی همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده گردید. یافته ها: نتایچ تحقیق نشان داد که بین سبک های تفکر و راهبردهای مقابله با استرس رابطه وجود ندارد. همچنین در فرضیات فرعی بین حیطه اجرایی و همچنین حیطه قضایی با راهبردهای مقابله با استرس رابطه وجود ندارد و تنها بین حیطه قانون گذار با راهبردهای مقابله با استرس رابطه وجود دارد.
کلید واژه ها: سبک های تفکر، راهبردهای مقابله با استرس، دانش آموزان.
بیان مساله:
ویژگی اساسی انسان بر خورداری از قدرت تفکراست. انسان ها به کمک فکر خود توانست ه اند به محیط پیچیده و متغیر مسلط شده و به حیات خود ادامه دهند. افراد با سبک ویژه خودشان در مورد چگونگی انجام کارها فکر می کنند. اصطلاح سبک مترادف با توانایی نیست بلکه شیوه ای برای به کارگیری توانایی فرد است. (استرنبرگ[۱]، ۱۹۹۸)
رابطه سبک های تفکر با متغیرهای متعددی مورد بررسی قرارگرفته است. ژانگ پژوه ش های متعددی را پیرامون سبکهای تفکرانجام داده است. ژانگ[۲](۲۰۰۲) نشان داد که سب ک های تفکر و رشد شناختی به هم وابسته اند و هر چقدر رشد شناختی بیشتر باشد فرد گرایش به استفاده از طیف وسیع تری از سبک های تفکر دارد. همچنین ژانگ(۲۰۰۲) نشان داد که بین سبک های تفکرو صفات شخصیتی براساس پرسش نامه پنج عاملی بزرگ شخصیت تفاوت وجود دارد.
شناخت و درک مدلهای مرتبط با سبکهای تفکر و یادگیری در واقع یکی از پیشرفتهای اساسی روان شناسی در قرن بیستم است. شناخت سبکهای تفکر و متغیرهای مرتبط با آن در آموزش و پرورش امری لازم و ضروری است زیرا بسیاری از تفاوتها در عملکرد افراد به جای نسبت دادن به توانایی، میتوان به سبکهای تفکر نسبت داد. به گونهای که اگر معلمان از سبکهای تفکر دانش آموزان خودآگاهی داشته باشند، با طراحی و جهت دهی مناسب فعالیتهای آموزشی میتوانند به نتایج مثبت و موثری برسند. (ژانک،۲۰۰۲ ، به نقل از جهانشاهی و ابراهیمی قوام، ۱۳۸۶)
سبک تفکر چیست؟ آیا سبک مترادف با توانایی است؟ استرنبرگ(۱۹۹۷) در پاسخ به این پرسش میگوید: سبک مترادف با توانایی نیست بلکه شیوهی ترجیحی تفکر یا به بیان دیگر، نحوه استفاده از تواناییهای بالقوه است. استرنبرگ بر اساس نظریهی خود مدیریتی ذهنی خود بر این باور است که ما یک سبک خاص نداریم بلکه دارای نیمرخی از سبکها هستیم. افراد ممکن است از توانایی های مشابه، اما سبکهای تفکر متفاوتی برخوردار باشند. این نظریه ۱۳ سبک تفکر را توصیف می کند که در پنج بعد از یکدیگر متمایز میشوند: کارکردها، شکلها، سطوح، حوزه ها و گرایشها( استرنبرگ،۱۹۹۷)
به گونه ی مختصر، در بعد کارکرد، فرد دارای سبک تفکر قانون گذار تمایل به ایجاد، اختراع و طراحی دارد و کارها را به روش خود انجام میدهد. فرد دارای سبک تفکر اجرایی ، تمایل به پیروی از دستورها دارد و آنچه را که به او گفته میشود، انجام میدهد و فرد دارای سبک تفکر قضاوتگر تمایل به قضاوت و ارزیابی افراد و کارها دارد. در بعد اشکال خود مدیریتی ذهنی فرد چهار شکل به خود میگیرد: تک قطبی ، سلسله مراتبی ، الیگارشی و آنارشی. یک فرد با سبک تک قطبی از انجام تکالیفی لذت میبرد که به او اجازه میدهند در هر زمان صرفا بر یک تکلیف به گونه ی کامل متمرکز گردد، در حالی که فرد دارای سبک سلسله مراتبی ترجیح میدهد توجه خود را بین چند تکلیف اولویت بندی شده توزیع نماید و فرد با سبک الیگارشی تمایل دارد در همان محدودهی زمانی روی چند تکلیف کار کند، بدون اینکه هیچ اولویتی قایل شود. سرانجام، افراد با سبک آنارشی بیشتر از انجام تکالیفی لذت میبرند که در خصوص چه کجا کی و چگونه انجام دادن یک تکلیف اختیار لازم داشته باشند. در بعد سطوح خود مدیریتی ذهنی فرد در دو سطح کلی و جزئی انجام میگیرد. افراد کلی نگر به تصویر کلی یک موضوع توجه میکنند و بر باورهای انتزاعی متمرکز میشوند. در مقابل افراد با سبک تفکر جزیی نگر از انجام تکالیفی لذت میبرند که اجازهی کار روی ابعاد ویژه و اصلی یک موضوع و جزئیات عینی آنها را بدهد. در بعد حوزه ها خود مدیریتی ذهنی شامل دو حوزهی درونی و بیرونی است. افراد با سبک درونی از انجام تکالیفی لذت میبرند که بتوانند آنها را به گونه ی مستقل انجام دهند. در مقابل افراد با سبک بیرونی تکالیفی را ترجیح میدهند که فرصت لازم برای تعامل با دیگران را به آنها بدهد. در بعد گرایشها در خود مدیریتی ذهنی دو گرایش وجود دارد: آزاد اندیش و محافظه کار. افراد آزاد اندیش از انجام تکالیفی لذت میبرند که تازگی و ابهام دارد. درحالی که افراد دارای سبک محافظه کار، متمایل به رعایت قوانین و روش های موجود در انجام تکلیف میباشند. ( زانگ، ۲۰۰۱ به نقل از شکری و همکاران، ۱۳۸۵)
شرایط در حال گذر جامعه، زندگی را با مسائل و پیچیدگی های خاص خود مواجه نموده است. در این شرایط یکی از مهمترین مهارتهایی که قادر است بالندگی و بهداشت روانی افراد را در مواجهه با مشکلات آینده حفظ و تقویت نماید، مهارت حل مسئله به معنای اعم است، به نحوی که افراد ناتوان از حل این مشکلات، ممکن است اقدام به راه حل های نا مؤثر کنند. در این میان اهمیت مفهوم مقابله که در دهه گذشته در متون روانشناسی توجه زیادی را به خود جلب کرده است به چشم می خورد(دیویس[۳]،۲۰۰۱). بنا به تعریف،مقابله[۴]عبارت است از تسلط یافتن،کم کردن و یا تحمل آسیبهایی که استرس ایجاد می کنند که ممکن است رابطه فرد را با محیط تغییر و یا میزان ناراحتی عاطفی او را کاهش دهد(لازاروس[۵] و فولکمن[۶]،۱۹۸۶).
فشارزا بودن هر موقعیت معین بستگی به این دارد که چگونه آن را ارزیابی کنیم و در خود چه توانی برای مقابله با آن ببینیم. پیامدهای استرس شامل آسیبهای جسمی و روانی مانند بیماریهای مختلف جسمی و روانی و همچنین آسیبهای اجتماعی مانند کاهش کیفیت و توان کاری،انزوا و رفتارهای منفعلانه و یا واکنشهای تهاجمی و پرخاشگرانه و. . . هستند. در واقع فرایندهای مقابله ای ممکن است شامل دامنه ای از سلامتی تا آسیب شناختی محض باشد(لازاروس و فولکمن،۱۹۸۴؛به نقل از حسن شاهی و دارایی،۱۳۸۴).
مفهوم مقابله برای اولین بار در سال۱۹۹۶ توسط لازاروس معرفی شد. او معتقد بود که استرس شامل سه مرحله می شود. ابتدا، ارزیابی اولیه می باشد که مشاهده یک خطراست. مرحله دوم شامل ارزیابی ثانویه می شود که جستجوی یک پاسخ در ذهن می باشد و در مرحله سوم به کارگیری آن پاسخ یا به عبارتی مقابله مد نظر می باشد(کاستا[۷]،۱۹۹۰) افراد برای مقابله با استرس از راهبردهای مقابله ای مختلفی استفاده می کنند. انتخاب راهبردهای مقابله ای مناسب در برابر فشارهای روانی می تواند از تأثیر فشارها بر سلامت روان کاسته و در نتیجه به سازگاری هر چه بیشتر فرد منجر شود. بنابراین با توجه به مطالب گفته شده هدف این پژوهش بررسی رابطه سبک های تفکر با راهبردهای مقابله با استرس می باشد.
تعداد صفحه :۹۷
قیمت : ۱۴۷۰۰تومان
چکیده :
با توجه به نقش منابع درونی مانند شیوههای مقابله و منابع برونی مانند حمایت اجتماعی در شیوه سازگاری جانبازان، در این پژوهش رابطه حمایت اجتماعی وشیوه های مقابله با استرس با افسردگی جانبازان مورد بررسی قرار گرفته است .آزمودنی های پژوهش را ۳۸۰ جانباز استان گیلان تشکیل دادهاند که به شیوه تصادفی انتخاب شده و به کمک پرسشنامه راهبردهای مقابله با استرس(اندلر و پارکر)، پرسشنامه اضطراب زونگ و پرسشنامه حمایت اجتماعی ساراسون و همکاران ارزیابی شدند. نتایج نشان داد جانبازانی که دارای کمترین میزان افسردگی بودند بطور معناداری از روش های کارآمد مقابله با استرس (هیجان مدار، مسئله مدار، اجتنابی ) استفاده می کردند.همچنین جانبازانی که از بیشترین میزان حمایت اجتماعی (خانواده، دوستان، همکاران، افراد مهم ) برخوردار بودند، از میزان افسردگی کمتری رنج می بردند.این بررسی نشاندهنده نقش مؤثر حمایت اجتماعی و شیوههای مقابلهای ویژه در کاهش نشانههای افسردگی، احساس بهتر و تحمل پیامدهای بیماریها و آسیبهای جدی ناشی از جنگ است.
کلمات کلیدی : جانبازان، حمایت اجتماعی ، مقابله با استرس، افسردگی
منابع گوناگونی در زندگی افراد باعث فشار روانی می شوند که یکی از این عوامل جنگ و آُسیب های پس از حادثه می باشد. افراد مختلف به این فشارهای روانی به صورت متفاوتی واکنش نشان می دهند. برخی از مردم بهتر از سایرین می توانند با این عوامل محرک و تنش زا مقابله کنند و در واقع رفتارشان طوری است که از عهده مبارزه طلبی های محیط بر آیند ، در حالی که بسیاری از مردم با توجه به جنبه های شخصیتی نسبت به فشارهای روانی کاملاٌ مستعد و بی مقاومت اند البته عوامل بسیاری می توانند در به وجود آمدن این تفاوت ها دخالت داشته باشند که از میان آن ها می توان به شخصیت، انگیزه، توانمند بودن و یا بالعکس، ناتوانی در امر مقابلها مشکلات خاص که در شرایط ویژه پیش می آیند برخورداری از بصیرت و آگاهی لازم و کافی به انگیزه ها و نیز نقاط ضعف خود و بسیاری از عوامل دیگر اشاره دارد (کوپر،۱۹۹۴، ترجمه قراچه داغی و شریعت زاده ، ۱۳۷۳).
اما به هر دلیل روانشناختی که باشد تحقیقات نشان می دهد امروزه ۸۰ درصد مراجعه ی افراد به پزشکان به علت استرس است و استرس همیشه عاملی برای بیماری بود و در واقع هیچ گونه شک و تردیدی در مورد استرس و بیماری وجود ندارد اما باید یاد آور شد که استرس خود باعث بیماری نمی شود، این چگونگی واکنش ما نسبت به استرس است که در طی زمان باعث بروز بیماری می شود اگرچه تجربه روبرو شدن با موفقیت های گوناگون برای انسان، قدرت را افزایش می دهد و روبرو شدن با فرصت ها، تعدیدات و اتفاقات آینده را آسانتر می کند.
اما گاهی انسان در یک موقعیتی قرار می گیرد که با تمام قدرت های روانی و جسمانی قبل آموخته شده باید راه حل دیگری با مسئله جدید پیش آمده در پیش بگیرد و اگر نمی تواند مشکل را از میان بر دارد بتواند آن را بپذیرد تا ادامه مسیر زندگی را به شکل پیش آمده بپیماید.
تجربه تایید کرده است که آموزش شیوه های مقابله با استرس در افزایش میزان تاب آوری در چالش های زندگی، نظیر معلولیت ها مؤثر است با آموزش شیوه های مقابله با استرس و آگاهی از چگونگی استفاده از این مهارت ها می توان نگرانی ها و استرس هاس فکری را بهبود بخشید و آموزش برخورد مناسب با مسائل استرس زای زندگی در ایجاد تعاملات درست، ضامن بهبودی مسائل روانی مانند انواع افسردگی و اضطراب در افراد معلول می باشد.
روانشناسی سلامت در سا ل های اخیر اهمیت زیادی برای نحوه ی مواجهه با تنیدگی و چالش های زندگی در بهبود وضعیت سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی افراد قائل شده و یکی از بهترین شیوه ها را حمایت های جمعی، تقویت پاسخ های مقابله ای وتوانمندی های شناختی آنان می داند)آلوی و ریسکیند، ۲۰۰۶). در ایران بیماری های مزمن همچون بیماریهای رایج در جانبازان با توجه به شرا یط مزمن بودن، صعب العلاجی، درمان ناپذیر بودن و هزینه درمان بالا به بیماری های خاص شهرت دارند، که نزدیک به نیم درصد از جمعیت کشوررا تشکیل می دهند. از جمله فشارهای روانی که به این بیماران وارد می شود، شامل طولانی مدت بودن درمان و مراجعه همیشگی به مراکز بهداشتی درمانی، وقتگیر بودن، عوارض ناشی از درمان، ازدست دادن شغل، ناتوانی نسبت به انجام فعالیتها و.است. تحقیقات نشان داد که بسیاری از بیماری های جسمی، تغییر شکل اندام ها، از بین رفتن برخی توانا یی ها و معلولیت ها می تواند به عنوان منبع استرس زا عمل نماید. پژوهش ها نشان می دهد بخش معناداری از جمعیت مبتلا به درد مزمن از افسردگی،ناسازگاری و استرس های اجتماعی و محیط خانوادگی رنج می برند)آرنت، ۲۰۰۲).
حمایت اجتماعی به عنوان مهیا بودن افرادی تعریف می شود که فرد به آنها اطمینان کرده و احساس می کند به عنوان یک فرد، مورد احترام است و شرایط استرس زا، منابع روانشناختی مهمی به حساب آورده می شود ) شعاع کا می،۱۳۹۲). حمایت اجتماعی را مفهومی چند بعدی می دانندکه هر دو بعد واقعی و تصوری را در بر می گیرد ) علی پور، ۱۳۸۵).رایج ترین انواع حمایت اجتماعی که توسط پژوهشگران معرفی شده و در تحقیقات متعددی مورد بررسی قرار گرفته اند، شامل سه مقوله حمایت اجتماعی عاطفی ،ابزاری، و اطلاعاتی می باشد )درنتا و همکاران،۲۰۰۶).حمایت اجتماعی می تواند تأثیرات آسیب زای محرک های استرس زا بر سیستم ایمنی بدن را کاهش دهد ) ولمن و گولیا، ۱۹۹۹ ؛ به نقل از قدسی،۱۳۸۲). بدین معنی، کسانی که از حمایت اجتماعی بالاتری برخوردار باشند، سیستم ایمنی بدنشان نیز قوی تر بوده و در نتیجه دیرتربیمار شده و در صورت ابتلا به بیماری، زودتر بهبود می یابند)علی پور، ۱۳۸۵).از دیگر متغییرهای مؤثر بر سلامت روانی راهبردهای مقابله ای است.پژوهش های متعدد به شناسایی رابطه بین انواع راهبردهای مقابله ای با آسیب های روانشناختی پرداخته اند و کاربرد برخی از شیوه های مقابله ای را در بهبود سلامت روانی و جسمانی و کاهش آثار منفی تنیدگی در خلال موقعیتهای تنیدگی زای زندگی و رفاه روانشناختی مؤثر دانسته اند) کاسیدی،؛ دمپسی، ۲۰۰۲ ؛ به نقل از پناغی و همکاران، ۱۳۸۷). راهبردهای مقابله ای یک تلاش شناختی رفتاری است، که برای کاهش یا تحمل فشار درونی یا بیرونی که به وسیله عوامل فشارآور ایجاد شده است، بکار می رود) استورا،۲۰۰۶).
امروزه تقریباً تمامی افراد با واژه استرس آشنایی دارند، چرا که جزو جدایی ناپذیر زندگی انسان شده و انسان از کودکی با موقعیت های تنش زا مواجه است. مرگ نزدیکان، حوادث غیر مترقبه، بی کاری و ناکامی های متعدد، از جمله موقعیت هایی هستند که به ایجاد استرس می انجامد با وجود اینکه منابع استرس را نمی توان از بین برد، ولی با شناخت آن می توان راه های مقابله موثر را اتخاذ کرد و از تاثیرات منفی آن کاست.یکی از راه های مقابله با استرس، حمایت اجتماعی است که نشان دهنده ی تمایل فرد به در میان گذاشتن مشکلاتش با دیگران و طلب حمایت برای مقابله با مشکل است )خدایاری فرد، پرند، ۱۳۹۰).
از آنجا که درمان مشکلات روانشناختی پرهزینه اند و درمان طولانی مدتی را می طلبند، پیشگیری از این اختلالات و شناسایی عوامل خطر و کنترل آنها ضرورت می یابد. کارشناسان سازمان بهداشت جهانی، سلامت روان را قابلیت ارتباط موزون هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب تعریف کرده و بر این باورند که سلامت روان، صرفاً نداشتن بیماری های روانی نیست، بلکه توان واکنش در برابر انواع گوناگون تجربیات زندگی به صورت انعطاف پذیر و معنی دار است)صالحی، ۱۳۸۶). حمایت اجتماعی و استفاده صحیح از شیوه های مقابله با استرس به عنوان یک سپر و عامل محافظت کننده در برابر پیامدهای منفی شرایط تنش زا و کاهش آ ثار منف ی تنیدگی در خلال موقعیتهای تنیدگی زای زندگی و رفاه روانشناختی می تواند مؤثر واقع شود. چنانجه در برخی از بررسی ها نشان داده شده که، افراد دارای حمایت اجتماعی بالا، کشمکش های میان فردی کمتری دارند و در رویارویی با رخدادهای فشارزا به طور مؤثری مقابله می نمایند و نشانه های کمتری از آشفتگی یا افسردگی را نشان می دهند)مونرو و همکاران، ۱۹۸۶). از سویی برخی از پژوهشگران معتقدند هرچه حمایت اجتماعی بیشتر باشد استفاده از روش های مقابله با استرس نیز افزایش می یابد آنان همچنین به نقش مقابله با استرس در صورت افزایش حمایت اجتماعی در مشاغل حساس و پراسترس تاکید می کنند)اکوچیان و همکاران، ۱۳۸۷). بررسی ارتباط بین حمایت اجتماعی ادراک شده و رویدادهای استرس زای زندگی بابیماریهای روانی از جمله افسردگی، نشان می دهدکه میزان حمایت اجتماعی با نرخ افسرد گی، همبستگی منفی داشته و میانگین حمایت اجتماعی در افراد افسرده، به طور معناداری پایین تر از افراد غیرافسرده می باشد . بدین ترتیب، به نظر می رسد که حمایت اجتماعی نقش تعدیل کنندگی در بروز یا تشدید آسیبهای روانشناختی، خصوصا افسردگی دارد)بخشانی و همکاران،۱۳۸۲).بررسی های انجام شده در زمینه نقش عوامل روانشناختی در توانبخشی و سازگاری پس از ضایعه نخاعی نشان داده اند که این عوامل در سازگاری با بیماریهای مزمن و پیامدهای آن دارای اهمیت هستند. به ویوه طرز تلقی بیمار از چگونگی ؛ بیماری خود و شیوه سازگاری با آن و منابع حمایتی بیرونی مانند دریافت حمایتهای اجتماعی بسیار مهم می باشد)تریشمن،۱۹۸۰ ؛بامباردییر و دامیکو، ۱۹۹۱ ؛ به نقل از ابراهیمی و همکاران، ۱۳۸۱).اگرچه بیماریهای مزمن مانند ضایعات نخاعی، قطع عضو، ترکش ها و امواج بر جا مانده از انفجارات جنگی و. و پیامدهای آسیب زای آن از جمله افسردگی به عنوان شرایط فشارزا تلقی می شوند، لیکن این واکنش ها پیامدهای گریز ناپذیر این بیماریها نیستد بلکه بستگی به قدرت عوامل خنثی کننده شرایط فشارزا مانند دریافت حمایت های اجتماعی و توانایی راهبردهای مقایله با این شرایط فشارزا دارد) فرانک و همکاران، ۱۹۸۷ ؛ الیوت و همکاران،۱۹۹ ۱؛ به نقل ازابراهیمی و همکاران، ۱۳۸۱). هرچند بررسی هایی به صورت مقطعی بر روی گروه محدودی از جانبازان در این رابطه انجام گرفته از جمله پژوهش ابراهیمی و همکارانش(۱۳۸۱)، اما این در حالی است که ما در این پژوهش به بررسی آثار حمایت های اجتماعی و چگونگی استفاده از راهبردهای مقابله ای توسط جانبازان محترم هشت سال دفاع مقدس می پردازیم و به دنبال این هستیم که دریابیم آیا میزان حمایت اجتماعی و استفاده از شیوه های مقابله با استرس با میزان افسردگی در جانبازان رابطه دارد؟
سلامت روان شرکت کنندگان در جنگ یک خطّ پژوهشی و مداخله ای در جهان است و سالیانه قسمت اعظم پژوهش ها را به خود اختصاص می دهد.چون که شیوع اختلالات روانشناختی در بین حادثه دیدگان در جنگ همیشه نگران کننده است.سعی و تلاش برای درک آسیب دیدگان روانشناختی ناشی از جنگ و کمک به آن ها نیازمند مداخلات روانشناسی و روانپزشکی و همایت اجتماعی است تا وضعیت سلامت آن ها بهبود و ارتقا حفظ گردد.
جنگ تحمیلی هشت ساله ضایعات و صدمات فیزیکی و عوارض نا مطلوب روانی و اجتماعی را نیز به آورده است که تا سالیان دراز ممکن است تداوم یابد. جنگ در واقع، یکی از عوامل تأثیر گذار بر میزان شیوع، زمان شروع و سیر اختلالات روانی و رفتاری به حساب می آید زیرا حضور در جنگ منجر به مواجه فرد با موقعیت های بی نهایت حادثه ساز و خطرناک می گردد. یکی از این اختلالات، اختلال استرس پس از حادثه است که به دنبال فشارها و آسیب های جنگ ایجاد شده و به میزان زیادی با شدت و وسعت این آسیب ها در ارتباط بوده و در عرض چند ماه پیشرفت می کند.
از آنجایی که اختلال استرس پس از سانحه یک اختلال بسیار مهمی است که می تواند کلیًت فرد را تحت تأثیر قرار داده و به تبع نه تنها افرادی ک مستقیماٌ درگیر جنگ بوده اند بلکه خانواده ی آن ها نیز بعد از جنگ به دلیل همان آثار روانی و اجتماعی ناشی از حضور در جنبه های جنگ نیز در معرض خطر قرار می گیرد به نحوی که این امر می تواند تأثیرات زیان باری برای آسایش روانی و اجتماعی دیگر اعضای خانواده شخص دچار مشکل شود.
بررسی پیوسته ی وضعیت روحی و روانی ، اجتماعی و اقتصادی جانبازان یکی از وظایف با اهمیت نهادهای حمایتی است . در این مسیر ، یافتن راهکارهایی برای حل و فصل مشکلات جانبازان و کاهش نگرانیهای آنان ضروری است . فراهم کردن امکانات ورزشی و دیگر فعالیتهای جمعی ، هنری ، فرهنگی و تفریحی نیز میتواند بر تقویت روحیه ی این عزیزان تاثیر قابل ملاحظهای داشته باشد .
مطالعه ی پیوسته و انجام پژوهشهای ادامه دار درباره ی وضعیت اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و آموزشی جانبازان و خانوادههایشان و مشکلاتی که با آن دست به گریبان هستند ، از دیگر کارهایی است که میتواند در این زمینه ، کشور ما را به نتایجی اندیشیده شده رهنمون شود و مقدمهای برای برنامهریزیهای آتی آن باشد. انجام این تحقیق و پژوهش های مشابه می توانند به مسولین ذیربط نسبت به شناخت جانبازان و تأثیر حمایت اجتماعی در کاهش استرس و افسرودگی کمک نماید.
اهداف اصلی :
اهداف فرعی:
فرضیه اصلی :
فرضیه های فرعی:
این پژوهش ، دارای متغیر مستقل و متغیر وابسته است. در ادامه در تعریف مختصری از هرکدام و متغیرها ارائه می گردد.
متغیر مستقل : حمایت اجتماعی و شیوه های مقابله با استرس
متغیر وابسته : افسردگی
در ادامه تعاریف نظری و عملیاتی هر متغیر به تفکیک ارائه می گردد:
حمایت اجتماعی: یک شبکه اجتماعی است که برای افراد منابع روان شناختی و محسوسی را فراهم می کند تا بتوانند با شرایط استرس زای زندگی ومشکلات روزانه کنار بیایند . به طور معمول حمایت اجتماعی سه نوع دارد : وسیله ای ، اطلاعاتی واحساسی .حمایت وسیله ای شامل منابع مادی مانند غذا و پول می شود؛ حمایت اطلاعاتی شامل فر اهم آوردن اطلاعات و یا پیشنهادات است و فرد را قادر می سازد تا با مشکلات وسختی ها کنار بیاید و حمایت احساسی دربرگیرنده عشق ورزیدن، اهمیت دادن و درک طرف مقابل است(کوهن، ۲۰۰۴).
شیوه های مقابله با استرس :راهبردهای مقابله ای به منزله تلاشهای رفتاری و روانشناختی، جهت مهار فشارها و روبرو شدن با موقعیت های تنیدگی زا برای پیشگیری، نظم بخشی و فرونشاندن تنیدگی است(تری، ۱۹۹۴؛ به نقل از پناغی و همکاران، ۱۳۸۷).
افسردگی : نوعی بیماری اختلال خلق که گروهی از اختلالات بالینی می باشد و در آن شخص احساس تسلط از بین رفته و رنج و عذابی عظیم می کند و همراه با یکسری نشانه های تشخیصی بالینی است که حداقل چهار تا از علائم باید به مدت دو هفته بطول انجامد(DSM-IV؛ به نقل از کاپلان و سادوک، ۲۰۰۷).
تعداد صفحه :۱۳۶
قیمت :۳۷۵۰۰ تومان
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده ۱
فصل اول: کلیات تحقیق
۱-۱)مقدمه ۳
۱-۲)بیان مسئله ۵
۱-۳)اهمیت و ضرورت مساله ۱۰
۱-۴)اهداف پژوهش ۱۱
۱-۴-۱)هدف اصلی: ۱۱
۱-۴-۲)اهداف فرعی: ۱۱
۱-۵)فرضیات پژوهش ۱۲
۱-۵-۱)فرضیه اصلی: ۱۲
۱-۵-۲) فرضیات فرعی: ۱۲
۱-۶)تعاریف نظری و عملی تحقیق: ۱۳
فصل دوم: ادبیات و پیشینه تحقیق
۲-۱)هوش چیست؟ ۱۷
۲-۱-۱)مفاهیم و تعاریف هوش: ۱۸
۲-۱-۲)مساله خلق ۱۹
۲-۱-۳) نظریه های هوش: ۲۰
۲-۱-۳-۱)نظریه عامل G: 22
۲-۱-۳-۲) نظریه عامل گروهی: ۲۳
۲-۱-۳-۳)تئوری سه بعدی گلیفورد: ۲۴
۲-۱-۳-۴)نظریه پیاژه: ۲۶
۲-۱-۳-۵)نظریه سه وجهی استرنبرگ: ۲۷
۲-۱-۴)هوش معنوی و برخی تعاریف آن: ۳۵
۲-۱-۵) اجزا هوش معنوی ۳۸
۲-۱-۶) ویژگیهای هوش معنوی: ۴۱
۲-۱-۷) نقش عصب شناسی در هوش معنوی: ۴۱
۲-۱-۸) ایجاد هوش معنوی: ۴۱
۲-۱-۸-۱) مولفه های هوش معنوی: ۴۳
۲-۱-۹) تفاوت هوش معنوی، هوش عاطفی و هوش منطقی: ۴۳
۲-۱-۱۰) مقایسه افراد به لحاظ هوش معنوی: ۴۴
۲-۱-۱۰-۱)افراد دارای هوش معنوی پایین: ۴۴
۲-۱-۱۰-۲)افراد دارای هوش معنوی بالا: ۴۵
۲-۱-۱۱) تأثیر هوش معنوی در محیط کار و زندگی: ۴۵
۲-۱-۱۲) الگوهای پاراداریم هوش معنوی: ۴۶
۲-۱-۱۳)دیدگاههای روانشناسانه به معنویت: ۴۷
۲-۱-۱۳-۱)نظریه انسانگرایی به معنویت: ۴۷
۲-۱-۱۳-۲)نظریه رفتارگرایی شناختی نسبت به معنویت: ۴۸
۲-۱-۱۳-۳)نظریه روانکاوی نسبت به معنویت: ۴۸
۲-۱-۱۳-۴)نظریه فرا فردی نسبت به معنویت: ۴۸
۲-۱-۱۳-۵)نظریه انتقاطی و یک پارچه نسبت به معنویت: ۴۹
۲-۲)باور: ۴۹
۲-۲-۱)مفهوم باور: ۴۹
۲-۲-۲)اهمیت باورها: ۵۰
۲-۲-۳)باورهای غلط: ۵۱
۲-۲-۴)ابعاد تفکرات غیرمنطقی: ۵۳
۲-۲-۵)تفکرات غیرمنطقی: ۵۵
۲-۲-۶)نظریه شخصیت آلبرت آلیس: ۵۸
۲-۲-۶-۱)مبنای فیزیولوژیک: ۵۸
۲-۲-۶-۲) مبنای اجتماعی: ۵۹
۲-۲-۶-۳)مبنای روانشناختی: ۵۹
۲-۲-۷)نظریه A-B-C: 60
۲-۲-۸)دیدگاه الیس درباره ماهیت انسان: ۶۱
۲-۲-۸-۱) اصول ششگانه دیدگاه الیس: ۶۳
۲-۲-۹)انواع تفکرات غیرمنطقی: ۶۵
۲-۲-۱۰)راهبردهایی برای کشف اعتقادهای غیر منطقی: ۷۲
۲-۲-۱۱)ماهیت سلامتی و آشفتگی روان شناختی: ۷۲
۲-۲-۱۲)پژوهشها و برآیندها: ۷۴
۲-۳)توان مقابله با استرس: ۷۷
۲-۳-۱)تعاریف مقابله ۷۷
۲-۳-۲)راهبردهای مقابله: ۷۹
۲-۳-۳)رویکردهای شناختی مقابله: ۸۲
۲-۳-۴)شیوههای مقابله: ۸۴
۲-۳-۵)شیوههای مقابله هیجان محور: ۸۵
۲-۳-۶)شیوههای مقابلهای مساله محور: ۸۷
۲-۳-۷)راهبردهای کارآمد و ناکارآمد در مقابله با استرس: ۸۹
۲-۳-۸)عوامل تاثیر گذار بر نوع و کیفیت مقابله فرد: ۹۳
۲-۳-۹)استرس ۹۴
۲-۳-۹-۱)تعریف استرس: ۹۴
۲-۳-۱۰)استرس و مقابله: ۹۸
۲-۳-۱۱)ابعاد وقایع فشارزا و پاسخ به استرس: ۱۰۰
۲-۴) پیشینه تحقیق ۱۰۲
۲-۵) مدل مفهومی تحقیق ۱۱۵
فصل سوم: روش تحقیق
۳-۱) مقدمه: ۱۱۷
۳-۲) روش تحقیق: ۱۱۷
۳-۳) جامعه آماری: ۱۱۷
۳-۴) روش نمونهگیری و اجرا: ۱۱۸
۳-۵) ابزار گردآوری اطلاعات: ۱۱۹
۳-۶) تعیین حجم نمونه: ۱۲۱
۳-۷) پایایی ۱۲۱
۳- ۷-۱) ثبات سنجهها ۱۲۱
۳-۷-۲) سازگاری درونی سنجهها ۱۲۲
۳-۸) روایی ۱۲۳
۳- ۸-۱) روایی محتوا: ۱۲۳
۳- ۸-۲) روائی وابسته به معیار: ۱۲۳
۳- ۸-۳) روائی سازه (مفهومی): ۱۲۳
۳-۸-۴) آزمون پایایی ۱۲۴
۳-۹) آزمون فرض نرمال بودن متغیرها: ۱۲۵
۳-۱۰) روش تجزیه و تحلیل دادهها: ۱۲۶
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادههای آماری
۴-۱) مقدمه ۱۲۸
۴-۲) بررسی ویژگیهای جمعیت شناختی ۱۲۹
۴-۲-۱) جنسیت ۱۲۹
۴-۲-۲) تحصیلات ۱۳۰
۴-۲-۳) وضعیت سنی ۱۳۱
۴-۳) آزمون فرضیات تحقیق ۱۳۲
۴-۳-۱) آزمون فرضیه اصلی پژوهش ۱۳۲
۴-۳–۲) آزمون فرضیه فرعی اول ۱۳۳
۴-۳-۳) آزمون فرضیه فرعی دوم ۱۳۴
۴-۳-۴) آزمون فرضیه فرعی سوم ۱۳۶
۴-۳-۵) آزمون فرضیه فرعی چهارم ۱۳۷
۴-۳-۶) آزمون فرضیه فرعی پنجم ۱۳۸
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادات
۵-۱) مقدمه ۱۴۱
۵-۲) نتایج حاصل از آزمون فرضیات تحقیق ۱۴۱
۵-۲-۱) نتایج حاصل از آزمون فرضیه اصلی تحقیق: ۱۴۱
۵-۲-۲) نتایج حاصل از آزمون فرضیه فرعی اول: ۱۴۳
۵-۲-۳) نتایج حاصل از آزمون فرضیه فرعی دوم: ۱۴۵
۵-۲-۴) نتایج حاصل از آزمون فرضیه فرعی سوم: ۱۴۶
۵-۲-۵) نتایج حاصل از آزمون فرضیه چهارم تحقیق: ۱۴۸
۵-۲-۶) نتایج حاصل از آزمون فرضیه پنجم تحقیق: ۱۵۰
۵-۳)پیشنهادات ۱۵۱
۵-۴) محدودیتهای تحقیق ۱۵۲
منابع ۱۵۳
چکیده
هدف این تحقیق بررسی تاثیر هوش معنوی و باورهای غیرمنطقی بر توان مقابله با استرس اداره گاز کاشان میباشد. در سالهای اخیر مفهوم هوش تنها به عنوان یک توانایی شناختی در نظر گرفته نمی شود ، بلکه به حوزههای دیگری مانند هوش هیجانی، هوش طبیعی، هوش وجودی وهوش معنوی گسترش یافته ازطرفی باورهای غیرمنطقی میانجی گر حالات هیجانی هستند و می توانند به عنوان علت اصلی پریشانی هیجانی تجربه شوند. در این تحقیق ضمن بررسی هوش معنوی و باورهای غیرمنطقی کارکنان به دنبال بررسی این دو متغییر برتوان مقابله با استرس می باشیم که ببینیم آیا توجه به هوش معنوی کارمندان هنگام جذب و حین کار می تواند کمک اساسی به پیشبرد اهداف کند. این تحقیق از نوع پژوهشهای همبستگی و از نظر مقطع جمع آوری دادهها از نوع پژوهشهای تک مقطعی است که جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز برای تدوین پیشینه تحقیق و مبانی نظری آن از روش کتابخانه ای استفاده گردیده است. جامعه ی آماری این پژوهش کارمندان اداره گاز کاشان است که پرسشنامه برای کارکنان اجرا گردید. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی با بهره گرفتن از نرمافزاری SPSS استفاده شده است جهت بررسی فرضیه اصلی و فرضیات فرعی تحقیق از رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل آماری فرضیات تحقیق نشان داد بین هوش معنوی و مولفههای مقابله با استرس از نوع مساله مدار، اجتنابی و هیجانمدار تاثیرپذیری مثبت برقرار است در صورتیکه بین باورهای غیرمنطقی و مولفههای استرس تاثیرپذیری منفی دیده میشود و همچنین بین باورهای غیرمنطقی و هوش معنوی نیز تاثیرپذیری منفی دیده میشود. نتیجه آزمون تی یک طرفه نیز نشان داد تنها مولفه استرس از نوع مسالهمدار بر توان مقابله با شرایط پر استرس در کارکنان شرکت ملی گاز ناحیه کاشان اثرگذار است.
کلمات کلیدی: هوش معنوی، باور غیرمنطقی، استرس، مساله مدار، اجتناب مدار
۱-۱)مقدمه
در قرن حاضر استرس یکی از علل بسیاری از بیماریها بوده و اختلالات روانی، بیماریهای قلبی، گوارشی، پوستی و. را میتواند موجب شود و حدود ۷۵ درصد از شکایتهای پزشکی ناشی از استرس تخمین زده شده است (کیه کولت[۱]، گلیزر[۲] و همکاران ۱۹۸۶)
سلامتی موضوعی مشترک در بسیاری از کشورها و فرهنگهاست که همه سازمانهای بهداشتی- درمانی جهت دستیابی به آن تلاش می کنند. سلامتی دارای ابعاد مختلف جسمی، روحی – روانی، اجتماعی و عاطفی و شغلی است و لازم است به همه ابعاد توجه شود (درویش پور کاخلی و همکاران، ۱۳۸۸).
شغل هر فرد از عوامل بسیار مهم اثر گذار بر سلامتی اوست که فرد را در معرض عوامل تهدیدکننده سلامتی قرار میدهد و در این میان برخی مشاغل به واسطه در معرض قرار دادن فرد با عوامل تنش زای متعدد و مختلف فیزیکی، جسمی، روانشناختی و اجتماعی بیش از سایر مشاغل به سلامتی فرد آسیب میرساند (چونبه، امیرزاده، ۲۰۰۱، حلم سرشت و دل پیشه ۱۹۹۳). و در این میان پرستاری یکی از پر مخاطرهترین مشاغل است که به عنوان یکی از چهار حرفه اول پراسترس دنیا شناخته شده است (درویش پور کاخلی، ۱۳۸۸)
استرس شغلی به عنوان یکی از مهمترین عوارض شغلی است که سالیانه حدود دویست میلیون دلار هزینه به بار آورده و کاهش بازده کاری، غیبت تعارضات کاری و افزایش هزینههای بهداشتی درمانی و. را به دنبال دارد (مایکنبام دونالد[۳]، ترجمه مبینی، ۱۳۷۶)
نوبتهای کاری متغیر و در گردش، ساعات کاری طولانی، بیدار ماندنهای متوالی و فقدان استراحت کافی مواجهه مداوم بادرد و آلام بیماران، دیدن و انجام مداخلات درمانی- مراقبتی در صحنههای ناخوشایند همچون احیاء مرگ و فضای بحرانی بخش، چالشهای شغلی با همکاران و تناقض در وظایف: مواجهه با بیماران و همراهان آنها در معرض قرار گرفتن انواع مواد شیمیایی و پرتوهای خطرناک تشخیص ودرمانی و انواع بیماریهای عفونی تعدادی از عوامل تنشزا و تهدیدکننده سلامتی کارمندان میباشد (حاتمی رضوی ۲۰۰۳ گودرزی ۱۹۹۴ و فتحی ۲۰۰۴، نقل از درویش پور کاخلی و همکاران ۱۳۸۸).
لذا جهت کمک به آسیب شناسی قضیه و ارائه راهکارهای موثر مقابله با استرس و نیز با توجه به فضای دینی جامعه ما و اثر هوش معنوی و طرز تفکر افراد بر استرس این عنوان تحت پژوهش قرار گرفت.
افراد با بهره گرفتن از هوش معنوی به حل مشکلات خود در حیطههای معنایابی و ارزشهای واقعی میپردازند هوش معنوی اساس اعتقادات، ارزشها و اعمال و ساختار زندگی ما بوده بعلاوه زمینه درست اندیشیدن و استفاده از ظرفیتها و منابع معنوی در اتخاذ تصمیمهای مهم و صحیح و اندیشه در مسائل وجودی و تلاش امیدوارانه در حل مسائل و مشکلات روزمره را فراهم میکند رشد معنوی فرایند بیداری و هوشیاری درونی دور ریختن باورها و تصورات نادرست و غیر واقعی است و برای سلامت روان همه افراد اهمیت دارد (عبداللهزاده، ۱۳۸۸).
رشد معنوی پایه و مبنای زندگی فاقد هر گونه فشار، دغدغه، ترس و اضطراب است (همان منبع).
تنها تفاوت میان افراد به هنجار و ناهنجار در فراوانی و شدتی است که خود را با اتکا بر تفکر غیر عقلانیشان ناراحت میکنند (پروچیکاونورکراس[۴]، ۲۰۰۷، ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۷).
لذا قضاوتها و ادراکات تهدید کننده ما عمدتاً توسط عواملی مانند افکار نگرشها و تجارب ما ایجاد شده و نحوه ادراک ماست که بر میزان و کیفیت فشار روانی تاثیر خواهد گذاشت و نگرانیهای ناسازگارانه حاصله در یک دور باطل فزاینده به تصاعد مداوم اضطراب و نگرانی منجر میشود که این خود سلامت ما را در تمامی جنبهها متاثر خواهد کرد. (الزایت و پاول[۵]، ترجمه، بخشی پور، رودسری و صبوری مقدم، ۱۳۷۷).
لذا تلاش ما در این پژوهش بررسی قابلیت ویژه هوش معنوی و ایجاد تقویت باورها و هوش معنوی و انسانی و نیز اصلاح و تقویت اندیشهها و دیدگاهها به مسائل در جهت درک درست، صحیح و مثبت تر به واسطه کاهش تنش، اضطراب و نگرانی و گزینش شیوههای مقابلهای مطلوب در برابر آنها میباشد که نهایتاً کارمندان، این قشر خدوم و ایثارگر که خود برای تندرستی جامعه از جان مایه میگذارند آسیب شناسی شده و سالم تر وشاداب تر به حرفه و زندگی خویش بپردازند.
۱-۲)بیان مسئله
بطور کلی استرس حاصل نیاز به سازگاری فیزیکی ذهنی و احساس در مقابل یک تغییر است استرس تا حدی میتواند مفید باشد چرا که به زندگی تحرک و جذابیت میبخشد (ورا، پانیز[۶]، ۱۳۸۰) این مقدار استرس برای رشد و تکامل شخصیت لازم بوده و این استرس به هنجار میباشد. (شاملو، ۱۳۸۶) مطالعه استرس شغلی در سال ۱۹۶۵ با هانس سلیه آغاز شد. استرس علاوه بر اثرات روانی، بر رفتار و سلامت جسمانی و نیز از طریق مکانیسمهای سایکو فیزیولوژیک در دراز مدت به ایجاد و تشدید اختلالات جسمی و روانشناختی میانجامد. (فرید من[۷]، ۲۰۰۲) .
بک[۸] و همکاران (۱۹۹۵) اظهار میدارند که اضطراب زمانی ایجاد میشود که تعداد و میزان تهدیدهای ادراک شده از میزان توانایی و قابلیت مقابله با آنها پیشی بگیرد که فرد احساس میکند در معرض خطر قرار دارد و آسیب پذیر، مشوش و مضطرب میشود. (کلارک[۹]، مزبورن[۱۰]، ۱۹۹۹، نقل از جعفرزاده، ۱۳۸۷).
از آن جا که پیامدهای استرس تهدیدی جدی برای سلامت در تمامی جنبهها به شمار میآید و موجب کاهش لذت و بهره وری فرد از یک زندگی پربار شده همچون سدی مانع ترقی و پیشرفت میشود و از آن جا که بسیاری از استرسهای روزمره با ساده ترین شیوهها قابل پیشگیری هستند لذا پژوهش آسیب شناسانه اخیر که گامی در جهت شناسایی و حل مشکلات و ارتقاء زندگی کارمندان است ضروری می کند پاسخهای سازگارانه افراد به استرس در جهت کاهش فشار روانی و بقاء تعادل سیستم عمل میکند در حالیکه پاسخهای ناسازگارانه منجر به تشدید انتظارات موجود شده و سیستم را به سمت بی ثباتی سوق میدهد.
تلاشهای سازگارانه موجب افزایش تاثیرات بلند مدت شده و صرفاً به واسطه مداخله و خواست خود فرد منتج به کاهش فشارهای روانی میشود و زمینه ارتقاء مهارت، سلامت و اعتماد به نفس را فراهم کرده بر میزان مقاومت در برابر فشارهای آتی میافزاید در حالیکه روشهای مقابلهای ناسازگارانه را تشخیص نداده و به درستی درک نمیکند مثلاً موقعیت را به طور غیرمنطقی فاجعه آمیز، شدیدتر، منفیتر و. تلقی میکند. لذا تفاوت حاصله در نوع و کیفیت مقابله افراد در مقابل تنش حاصل متغیرهایی مانند شخصیت، انگیزه، توانمندی و. است (نقل از خزایی، ۱۳۸۵). لازاروس[۱۱] و فلکمن[۱۲] (۱۹۸۴) میگویند مقابله تحت شرایط استرس روانشناختی رخ داده و شامل اقدامات عمومی برای حل مساله از طریق جستجوی اطلاعات پیرامون آن و یا دور شدن از مساله به منظور کاهش تنش میباشد (ترجمه نجاریان، اصغری، دهقانی، ۱۳۷۵).
دیو ۱۹۸۷ مقابله را تلاش فعال یا منفعلانه برای پاسخ به یک موقعیت تهدید میداند که به منظور دور کردن تهدید یا کاهش ناراحتی رخ میدهد(به نقل از خزاعی، ۱۳۸۰).
دالتون[۱۳] (۲۰۰۲) نشان داد که شیوه مقابله با استرس بر سازگاری اجتماعی و خودکفایی افراد تاثیر عمدهای دارد.
مسلم است که وقایع به خودی خود فشارزا نبوده بلکه فشار زا بودن یا نبودن و شیوه مقابله آنها بستگی به این دارد که آن واقعه توسط فرد چگونه ارزیابی شود. اکثر روانشناسان شاغل در زمینه استرس معتقدند که ارزیابی موقعیت ادراک شده متغیری اساسی در تعیین میزان استرس روانشناختی میباشد وقتی وقایع فشارزا درک میشوند که افراد منابع خود برای مقابله را کافی ندانند. (تیلور[۱۴]، ۱۹۹۱، انیدلر[۱۵] پارکر[۱۶]، ۱۹۹۳).
پس افرادی که بدون دلیل خود را ناراحت میکنند نمیتوانند سالم زندگی کنند و از زندگی رضایت خاطر داشته باشد و علت عمده آن نیز وجود یک رشته تفکرات غیرعاقلانه آزار دهنده است افرادی که پیامهای ملال آور، عجیب و غریب، تکراری یا متضاد را منتقل میکنند در واقع از یک شیوه تفکر گژ کار بهره میبرند.
گرایش به جزمی فکر کردن، یاد آوری مداوم افکار منفی و امتناع از تقابل با این تفکرات در فرد استرس، تنش، بیماری و. ایجاد میکند. (آلیس[۱۷]، ۱۹۷۳).
جلالی طهرانی (۱۳۷۲) میگویند یک فکر غیر منطقی که منجر به آسیب و تشویق میشود حقیقت ندارد یعنی ظن و گمان بوده، بوسیله دلیل و برهان قابل اثبات نیست و نوعی ماهیت اجبار و الزام دارد به آشفتگی و تشویش در فرد منجر شده، انرژی فرد را به هدر میدهد او را از اهدافش دور میسازد و یک فکر غیرمنطقی از مواجهه موفق فرد با رویدادها ممانعت می کند هوش معنوی بیانگر مجموعهای از تواناییها و ظرفیتها و منابع معنوی است که بکارگیری آنها موجب افزایش انطباق پذیری و در نتیجه سلامت روان افراد میشود هوش معنوی هوشی است که مشکلات معنایی و ارزشی انسان را حل کرده و به اعمال و زندگی انسان در سطحی وسیع تر و قدرتمندتر مفهوم میبخشد به واسطه آن معنا و مسیر زندگی فرد قابل ارزیابی خواهد بود. بنیان عملکرد هوش معنوی کاراتر از هوش عقلانی و عاطفی میباشد. کینگ راهبردهای مقابلهای و تکنیکهای حل مساله با بهره گرفتن از معنویت را کاربردهای انطباقی هوش معنوی میداند. هوش معنوی بعنوان یک میانجی در ارتباطات عمل کرده و همبستگی معنی داری با سازگاری داشته به ما در درک موقعیت کمک میکند (معلمی، رقیبی، سالاری درگی، ۱۳۸۹).
تحقیقات نشان داده است که اعتقادات معنوی و روحانی و اقدامات و تعهدات به هم مرتبط بوده و نتایج مثبتی در روح و روان وسلامت جسمانی ما داشته و زمینه ساز بهبود ارتباطات مثبت میان فردی میشود (ضیایی، نرگسی و آبیاقی اصفهانی، ۱۳۸۷). هوش معنوی ممکن است امری شناختی – انگیزشی باشد که مجموعهای از مهارتهای انطباقی بوده و منابعی را که حل مساله و دستیابی به هدف را تسهیل میکند معرفی می کند فرد میتواند از این هوش برای چارچوب دهی و تفسیر مجدد تجارب خود بهره ببرد (غباری بناب و همکاران، ۱۳۸۶).
یکی از مشخصه های کلیدی هوش معنوی استفاده از معنویت برای حل مشکلات است (ادواردز[۱۸]، ۲۰۰۳).
لذا در این پژوهش به دنبال بررسی ارتباط دو عامل اصلی موثر در وضعیت استرس و کنترل آن یعنی هوش معنوی و تفکرات غیر منطقی هستیم تا با اصلاح و تقویت این دو متغیر بعنوان پیشنهادات پژوهشی از میزان استرس و تبعات آن بکاهیم و نیز راهبردهای ناسازگارانه مقابلهای موجود شناسایی شده و در جهت اصلاح راهبردها، راهکارها و پیشنهادات موثر گام برداریم.
۱-۳)اهمیت و ضرورت مساله
جامعه سالم بستر مناسبی برای زندگی افراد در محیط سالم است. چنین جامعهای میتواند مولد عقلانیت و پیشروی حوزه در سلامت ذهن جسم و روان باشد.
بدیهی است انسان سالم محور و شاهکلید تمامی آمال انسانی است و این همه پیچیدگی در دنیای امروزی حاصل تلاشها برای رفاه و آسایش بیشتر بشر بوده است. هر چند گاهی خود عاملی در جهت سلب آرامش شده است جامعه سالم مجموعه انسانهای سالمی است که در قالب ارتباطات مناسب با هم تعامل میکنند ولی همچنان بیماریها و ناگواریها و تشویشها رویای دنیای برین انسانها را به چالش میکشند و آدمیانی پیدا میشوند که در مرحله جراحات روحی و کاستیهای فکری غوطه میخورند و در انتظار کمک همنوعانشان چشم به راهند و بدیهی است یکی از منادیان بزرگ سلامت مداری و ایثار و نوع دوستی کارمندان ند که بار سنگین یکی از مشاغل دشوار و زیانآور را به دوش میکشند. کارمندان متناسب با نیازهای سیستم و مددجویان و بدون توجه به نیازهای خود وخانواده شان میبایست در ساعات و ایام مختلف شبانه روز در محل کار حاضر شده و زندگی مشترک خویش را نیز با این همه مشکلات هماهنگ سازند (خرم آبادی، شمس، فرضی، عبدالرسولی ۱۳۸۳).
لذا بخش زیادی از زندگی کارمندان در محیط کار و در شرایط دشوار میگذرد و بسیاری از وقایع مشکلات کاری اثر عمیقی بر سلامت جسمی و روانی آنها دارد بنابراین استرس که بعنوان معضل مبتلا به تمامی کارمندان بوده و اکثراً درگیر عوارض ثانوی آن میباشند بعنوان مولفهای در خور پژوهش میباشد تا به واسطه بررسی ارتباط کیفیت مقابله با استرس و هوش معنوی و باورهای نادرست کارمندان گامی هر چند ناچیز در جهت شفافیت این ارتباط برداشته و در جهت آسیب شناسی این ارتباطات ارائه راهکارهای مفید برای این قشر خدوم کاری کرده باشیم گفتنی است که ارتباط هوش معنوی بعنوان مولفهای اثرگذار در ایجاد سلامت بهبود قابلیت و سازگاری افراد و معنی بخشی به زندگی فردی، اجتماعی انسانی و معنوی جزء عوامل است که اثر آن در کاهش تنش و آرامش بدیهی و فارغ از توضیح می کند و نیز نگاه واقع بینانه به مسائل و درکی فارغ از اغلاط متداول که ریشه شخصیت ارث محیط، تربیت و. دارد میتواند زمینه ساز بسیاری از کژکاریها و ناراستیها بوده و فرد را مستعد ناسازگاری و بی ثباتی در تفکر، تصمیمگیری، رفتار و ارتباط بسازد و او را به سمت عدم تعادل و عدم سلامت روان سوق دهد و اینجاست که فرد مملو از اضطراب و تشویش میشود و به بیمار یها و ناراحتیهای جسمی و روحی مبتلا میگردد در مقابل تفکر منطقی و سالم بستر ساز سلامت جسم و روان بوده.
۱-۴)اهداف پژوهش
۱-۴-۱)هدف اصلی:
۱-۴-۲)اهداف فرعی:
۱-۵)فرضیات پژوهش
۱-۵-۱)فرضیه اصلی:
هوش معنوی و باورهای غیرمنطقی با توان مقابله با استرس در کارکنان شرکت ملی گاز ناحیه کاشان اثرگذار است.
۱-۵-۲) فرضیات فرعی:
در این پژوهش هوش معنوی و باورهای غیرمنطقی به عنوان متغیرهای پیش بین و توان مقابله با استرس به عنوان متغیر ملاک مورد بررسی قرار گرفتهاند.
ب-اهداف کاربردی
۱-۶)تعاریف نظری و عملی تحقیق:
غیرمنطقی:
الف-تعریف نظری: تفکرات غیرمنطقی، باورها، افکار، اندیشهها و عقایدی هستند که در آنها اجبار، الزام، وظیفه و مطلق گرایی وجود داشته باشد، این افکار میتوانند اصلاً واقعیت نداشته باشند(آلیس، ۱۹۷۳).
ب-تعریف عملیاتی: منظور از تفکرات غیرمنطقی نمرهای است که آزمودنی از طریق پاسخ به پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز(۱۹۶۸) بدست میآورد.
مقابله با استرس:
الف-تعریف نظری:
لازاروس و فلکن (۱۹۸۴) مقابله را به عنوان تغییر دائمی کوششهای شناختی و رفتاری به منظور کنترل نیاز خاص درونی و بیرونی که فشار زا بوده و فراتر از منابع فردی است تعریف کردهاند که تحت شرایط استرس روانشناختی رخ میدهد.
تعداد صفحه :۱۸۴
قیمت :۳۷۵۰۰ تومان
(در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است)
چکیده
هدف پژوهش حاضر رابطه بین سرسختی ذهنی، راههای مقابله با استرس و خوشبینی در بازیکنان لیگ برتر والیبال نشسته ایران بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه مردان والیبالیست لیگ برتر والیبال نشسته ایران بوده است و حجم نمونه ۷۰ نفر که بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش با بهره گرفتن ازسه پرسشنامه سرسختی ذهنی گلبی و شیرد،راههای مقابله با استرس یو و خوشبینی اسچیر و کارور با پایایی ۸۰%، ۸۱% و ۷۶% از فرمول آلفای کرونباخ بدست آمد است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی اسپیرمن و رگرسیون استفاده شد. نتایج همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین سرسختی ذهنی و راههای مقابله با استرس و همچنین بین خوشبینی با سرسختی ذهنی رابطه معنادار وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین خوشبینی با راههای مقابله با استرس رابطه معنادار وجود ندارد.
کلید واژگان: سرسختی ذهنی، خوشبینی، راههای مقابله با استرس،والیبال نشسته
فهرست مطالب
فصل اول:کلیات تحقیق
۱-۱)مقدمه ۲
۱-۲) بیان مسئله ۳
۱-۳)ضرورت و اهمیت تحقیق ۵
۱-۴) اهداف تحقیق ۶
۱-۵) فرضیههای تحقیق ۶
۱-۷ ) پیشفرضهای تحقیق ۷
۱-۸) تعاریف نظری ۷
۱-۸-۱) سرسختی ذهنی ۷
۱-۸-۲)راههای مقابله با استرس ۷
۱-۸-۳) خوشبینی ۸
۱-۹) تعاریف عملیاتی ۹
۱-۹-۱) سرسختی ذهنی ۹
۱-۹-۲) راههای مقابله با استرس ۹
۱-۹-۳) خوشبینی ۱۰
فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق
۲-۱)مقدمه ۱۲
۲-۲)بخش اول مبانی نظری ۱۲
۲-۲-۱)تعریف سرسختی ذهنی ۱۲
۲-۲-۲) سیر تکامل مفهوم و ابزارهای سنجش سرسختی ذهنی ۱۶
۲-۲-۳)خرده مقیاسهای پرسشنامه سرسختی ذهنی ورزشی ۲۲
۲-۲-۴)ویژگیهای افراد سرسخت ۲۴
۲-۲-۵)سرسختی ذهنی و نوع ورزش ۳۱
۲-۲-۶)ورزشکاران نخبه در مقابل ورزشکاران دانشگاهی ۳۲
۲-۲-۷)تفاوتهای جنسیتی در سرسختی ذهنی ۳۲
۲-۲-۸)استرس در ورزشکاران ۳۳
۲-۲-۹) مدلهای نظری مقابله با استرس ۳۶
۲-۲-۱۰)روشهای مقابله با استرس ۴۷
۲-۲-۱۱)روشهای مقابله با استرس در ورزشکاران ۵۰
۲-۲-۱۲)تفاوتهای فرهنگی و فردی در مقابله با استرس ۵۳
۲-۲-۱۳) خوشبینی ۵۳
۲-۲-۱۴)ارزیابی خوشبینی: ۵۴
۲-۲-۱۵)رویکردهای خوشبینی ۵۵
۲-۲-۱۶)اجزا و مؤلفههای خوشبینی ۵۷
۲-۲-۱۷)منشأ خوشبینی(ارثی یا اکتسابی) ۵۸
۲-۲-۱۸)خصوصیات کلیدی خوشبینی و بدبینی ۵۹
۲-۲-۱۹)خوشبینی و راههای مقابله با استرس ۶۱
۲-۲-۲۰)سرسختی ذهنی و مقابله با استرس ۶۲
۲-۲-۲۱)خوشبینی و سرسختی ذهنی ۶۳
۲-۳)تحقیقات داخلی و خارجی ۶۳
۲-۳-۱)تحقیقات داخلی ۶۳
۲-۳-۲)تحقیقات خارجی ۶۵
فصل سوم:روششناسی تحقیق
۳-۱)مقدمه ۷۰
۳-۲)روش تحقیق ۷۰
۳-۳) جامعه و نمونه آماری تحقیق ۷۰
۳-۴)متغیرهای تحقیق ۷۰
۳-۵)ابزارهای اندازهگیری یا روشهای عملی جمع آوری داده ها ۷۰
۳-۵-۱) پرسشنامه اطلاعات عمومی ۷۰
جدول۳-۱.شماره هر یک از سؤالات راههای مقابله با استرس ۷۲
۳-۶)روش اجرای پژوهش ۷۳
۳-۷)روش تحلیل یافتهها ۷۳
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل اطلاعات
۴-۱)مقدمه ۷۵
۴-۲)بخش اول- آمار توصیفی ۷۵
۴-۳) بخش دوم- آمار استنباطی ۷۷
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
۵-۱) مقدمه ۸۷
۵-۲) خلاصه تحقیق ۸۷
۵-۳)بحث و نتیجهگیری ۸۸
۵-۴) محدودیتهای پژوهش ۹۴
۵-۵) پیشنهادهای تحقیق ۹۵
۵-۵-۱)پیشنهادهای کاربردی ۹۵
۵-۵-۲)پیشنهادهای پژوهشی ۹۵
منابع
منابع فارسی ۹۷
منابع لاتین ۹۹
پیوستها
پیوست۱. ۱۰۵
پیوست۲. ۱۰۶
پیوست۳. ۱۰۷
جداول
جدول۲-۱.ویژگیهای ورزشکاران سرسخت ذهنی که جونز و همکاران(۲۰۰۲) به ترتیب اهمیت ارائه کرده است. ۲۹
جدول۴-۱: توزیع سن افراد نمونه ۷۵
جدول۴-۲:بیانگر سابقهی ورزش حرفهای افراد نمونه ۷۵
جدول۴-۳: آزمون نرمال بودن( کو
لموگروف-اسمیرنوف) ۷۷
جدول۴-۴: آزمون همبستگی بین سرسختی ذهنی با راههای مقابله با استرس ۷۸
جدول۴-۵: آزمون همبستگی بین سرسختی ذهنی با مؤلفهی مسئله مدار راههای مقابله با استرس ۷۸
جدول۴-۶: آزمون همبستگی بین سرسختی ذهنی با مؤلفهی هیجان مدار راههای مقابله با استرس ۷۹
جدول۴-۷: آزمون همبستگی بین سرسختی ذهنی با مؤلفهی اجتناب مدار راههای مقابله با استرس ۷۹
جدول۴-۸: آزمون همبستگی بین سرسختی ذهنی با مؤلفهی شهودی راههای مقابله با استرس ۷۹
جدول۴-۹:رگرسیون خطی ساده بین سرسختی ذهنی با راه های مقابله با استرس ۸۰
جدول۴-۱۰: آزمون همبستگی بین خوشبینی با سرسختی ذهنی ۸۱
جدول۴-۱۱: آزمون همبستگی بین خوشبینی با مؤلفهی اطمینان سرسختی ذهنی ۸۱
جدول۴-۱۲: آزمون همبستگی بین خوشبینی با مؤلفهی پایداری سرسختی ذهنی ۸۱
جدول۴-۱۳: آزمون همبستگی بین خوشبینی با مؤلفهی کنترل سرسختی ذهنی ۸۲
جدول۴-۱۴: رگرسیون خطی ساده بین خوشبینی با سرسختی ذهنی ۸۲
جدول۴-۱۵: آزمون همبستگی بین خوشبینی با راههای مقابله با استرس ۸۳
جدول(۴-۱۶): آزمون همبستگی بین خوشبینی با مؤلفهی مسئله مدار راههای مقابله با استرس ۸۳
جدول(۴-۱۷): آزمون همبستگی بین خوشبینی با مؤلفهی هیجان مدار راههای مقابله با استرس ۸۴
جدول۴-۱۸: آزمون همبستگی بین خوشبینی با مؤلفهی اجتناب مدار راههای مقابله با استرس ۸۴
جدول۴-۱۹: آزمون همبستگی بین خوشبینی با مؤلفهی شهودی راههای مقابله با استرس ۸۴
جدول۴-۲۰: رگرسیون خطی ساده بین خوشبینی با راه های مقابله با استرس ۸۵
فهرست شکلها
نمودار(۲-۱)، فرایند مقابله از دیدگاه(کوهن، لازاروس،۱۹۷۹،لازاروس و فلکمن،۱۹۸۴، به نقل از تیلور۹۱؛ یزدانی،۱۳۸۲. ۴۳
نمودار۲-۲ پاسخهای مسئله مدار و هیجانمدار از نظر بیلینگر و موس(به نقل هالاهان و موس، ۱۹۹۶؛ به نقل از عرب علیدوستی۱۳۸۵) ۴۴
نمودار۴-۱: هیستوگرام توزیع سنی افراد نمونه به همراه منحنی توزیع نرمال ۷۶
مقدمه
سرسختی ذهنی[۱] امروزه بهعنوان یکی از ویژگیهای مهم در موفقیت ورزشکاران معرفی میشود (گلبی و شیرد[۲]،۲۰۰۴)،ولی هنوز درک کمی از این واژه در روانشناسی ورزشی وجود دارد (جونز و همکاران[۳]،۲۰۰۲). تعریف این مفهوم نه فقط در میان مربیان، مفسران ورزشی، هواداران، و ورزشکاران، بلکه در میان پژوهشگران مختلف متفاوت است. در مجموع میتوان گفت سرسختی ذهنی عبارت است از: توانایی مقابله با فشارها و سختیها، عبور از موانع و شکستها، تمرکز بر هدف، حفظ و کسب آرامش پس از شکست، اجرای باثبات در سطوح بالای رقابتی و رقابتجویی. سرسختی ذهنی مهارتی است که ورزشکاران را قدرتمند میکند و سبب میشود در موقعیتهای دشوار و پرفشار ازجمله تمرین، رقابت و پس از رقابت موفق عمل کنند( جونز و همکاران،۲۰۰۲). برخی از تحقیقات کیفی اظهار داشتند که ورزشکاران با سرسختی ذهنی بالاتر نسبت به ورزشکاران با سرسختی کمتر بهطور مؤثرتری با استرس مقابله میکنند(کایسلر و همکاران[۴] ،۲۰۰۹). استرس و حوادث استرسزا اجزای جداییناپذیر ورزش رقابتی محسوب میشوند. شیوع عوامل استرسزا نظیر ارتکاب خطای روانی یا بدنی، تجربۀ درد و ناراحتی، مشاهدۀ تقلب یا موفقیت رقیب، جریمۀ داور و توبیخ مربی ضرورت وجود مهارتهای مقابلهای مؤثر را به منظور حفظ سلامت ورزشکار و دستیابی به موفقیت ورزشی اجتنابناپذیر میسازد. ناتوانی در مقابلۀ مؤثر با عوامل استرسزا برای عملکرد و موفقیت ورزشی ورزشکار زیانبخش خواهد بود(بشارت،۱۳۸۶).
یکی دیگر از سازههای روانی که به نظر میرسد با هر دوی سرسختی ذهنی و مقابله ارتباط دارد، خوشبینی[۵] است(نیکولز و همکاران[۶]،۲۰۰۸). خوشبینی به جهتگزینی اشاره دارد که در آن معمولاً پیامدهای مثبت مورد انتظارند و این پیامدها بهعنوان نتایج عوامل ثابت، کلی و درونی در نظر گرفته میشوند. خوشبینی نیز نقش مهمی در سازگاری با رویدادهای استرسزای زندگی دارد(نصیر،۱۳۹۰).
از آنجایی که نقش عوامل روانی به خصوص متغیرهای تحقیق حاضر در عملکردهای ورزشی به اثبات رسیده است و امروزه روانشناسان ورزشی به دنبال مداخلات روانشناسی جهت بهبود مسائل روانی ورزشکاران هستند، از اینرو تحقیق حاضر به دنبال تعیین ارتباط متغیرهای؛ خوش بینی، سرسختی ذهنی و راه های مقابله با استرس است، با مشخص کردن ارتباط سرسختی ذهنی،راههای مقابله با استرس و خوش بینی، تغییرات این متغیرها قابل پیش بینی خواهد بود و می توان با تکیه بر نتایج آن، بهترین پیشنهادات جهت مداخلات روانشناسی را به مربیان و روانشناسان ورزشی ارائه داد.
۱-۲) بیان مسئله
امروزه، ویژگیهای روانشناختی در موقعیتهای تحت فشار و رقابتی بهعنوان مهمترین عوامل دستیابی به
موفقیت در اجرای ورزشی پذیرفته شده اند(حاتمی و همکاران،۱۳۹۱). از میان عوامل روانشناختی، سرسختی ذهنی از مهمترین ویژگیهای مؤثر در دستیابی به موفقیت ورزشی در نظر گرفته شده است(شیرد و همکاران[۷]،۲۰۰۹)، با وجود این، تعریف جامع و یکدستی برای این مفهوم ذهنی ارائه نشده است. سرسختی ذهنی طبق تعریف گوچیاردی و همکاران[۸](۲۰۰۸) عبارت است از: مجموعه ای از ارزشها، نگرشها، شناختها و هیجانات عمومی و اختصاصی مربوط به ورزش که ذاتی و اکتسابیاند و بر چگونگی نزدیک شدن، پاسخدهی و ارزیابی فرد از فشارهای مثبت و منفی، چالشها و ناملایمات در مسیر رسیدن به هدف تأثیر میگذارند.
کلاف و همکاران[۹](۲۰۰۲) گزارش کردند افرادی که سرسختی ذهنی بالایی دارند، احساس بالایی از باور به خود داشته و ایمان راسخی دارند و آنها سرنوشت خود را در کنترل دارند، این افراد نسبتاً تحت تأثیر رقابت و مشکلات قرار نمیگیرند. در مقابل جونز و همکاران(۲۰۰۲) اظهار کردند که سرسختی ذهنی، توانایی افراد برای مقابله با نیازهای تمرینی و رقابت، افزایش اراده، کانون توجه، اعتمادبهنفس و حفظ کنترل زیر فشار را افزایش میدهد. برخی واژه ها ازنظر مفهومی به سرسختی ذهنی نزدیک هستند و برخی را میتوان به نوعی بخشی از سرسختی ذهنی دانست. جونز و همکاران[۱۰](۲۰۰۷) نشان دادند که مقابله همچنین یکی از سازههای کلیدی سرسختی ذهنی به شمار میرود. مقابله به تلاشهای آگاهانه شناختی و رفتاری برای مدیریت وضعیتهای استرسزا اشاره دارد(نیکولز و همکاران[۱۱]،۲۰۰۸). در ورزش قهرمانی و حرفهای استرس زیادی در ورزشکاران وجود دارد که بهصورت بلندمدت یا کوتاهمدت تعادل هیجانی آنها را از بین میبرد(رمضانی نژاد و همکاران،۱۳۹۰)، سرسختی ذهنی فرد را قادر به مقابله بهتر با استرس و همچنین کنار آمدن با نیازهای ویژهی رقابتهای ورزشی میکند(کادیک و رایال[۱۲]،۲۰۱۲). کوشابا و مادی[۱۳](۱۹۹۹) اظهار کردند که افراد سرسخت در مواجهه با موقعیتهای استرسزا رویکردهای خاصی را برای مقابله با استرس به کار میبرند. بااینحال دانش کمی در مورد روشهای مقابله با استرس مورد استفادهی ورزشکاران سرسخت در مقایسه با ورزشکاران غیر سرسخت وجود دارد. محققان سرسختی ذهنی را عاملی برای مقابله با رویدادهای استرسزا دانستهاند، آنها بر این باورند که افراد با سرسختی بالا به رویدادهای استرسزا بهطور فعال واکنش نشان داده و تلاش میکنند راهحلی برای مقابله با این موقعیتها پیدا کنند(هیستاد[۱۴]،۲۰۱۲). نیکولز و پولمن[۱۵](۲۰۰۷) اظهار کردند با اینکه بین راههای مقابله با استرس و سرسختی ذهنی رابطه وجود دارد ولی تحقیقات کمی در این زمینه انجام شده است. یکی دیگر از سازههای روانی که به نظر میرسد با هردوی سرسختی ذهنی و مقابله مربوط میشود خوشبینی[۱۶] است(نیکولز و همکاران،۲۰۰۸). خوشبینی بهعنوان انتظار رخ دادن اتفاقات خوب تعریف شده است(کارور و همکاران[۱۷]،۲۰۱۰). در یک مطالعه کیفی، گلد و همکاران[۱۸](۲۰۰۲) سطح بالایی از سرسختی ذهنی، مقابلهی مؤثر و خوشبینی را در بین قهرمانان المپیک گزارش کردند. خوشبینی، در این رابطه، بهعنوان” تعیین کننده دو نوع رفتار مختلف تعریف شده است: الف)ادامه تلاش مستمر ب) تسلیم شدن یا فرار کردن. درنهایت، به نظر میرسد که خوشبینی با تفاوت در روشهای مقابله با استرس مرتبط است. نتایج یک مطالعه فرا تحلیلی که اخیراً انجام گرفت نشان داد که افرادی که خوشبینی بیشتری دارند از استراتژیهای مقابلهای مؤثرتری در برابر استرس استفاده می کنند(سولبرگنیس و سیگیرستروم[۱۹]،۲۰۰۶).
ورزشکاران معلول همیشه درگیر تنشها و تنیدگیهای زیادی در طول زندگی خود هستند که همواره ذهن آنها را به خود درگیر کرده و در اکثر موارد ناتوانی آنها زیر سؤال میرود. بهطوریکه با کوچکترین شکستی ، احساس حقارت کرده و بیشتر از قبل ناامید و دلسرد میشوند(گیلک و همکاران،۱۳۹۲).
به همین دلیل شناخت عوامل روانشناختی و همبستههای مؤثر در حل مشکلات و ناهنجاریهای رفتاری ورزشکاران معلول و اقدام در زمینه برنامه ریزی بهمنظور اصلاح و بهبود این عوامل یکی از روشهای بسیار مؤثر در پیشگیری از اختلالهای روانی آنها بهحساب میآید(اصلانخانی و همکاران،۱۳۸۸). در یک پروژه تحقیقاتی پنا و همکاران[۲۰](۲۰۰۴) با طرح این سؤال که آیا ورزشکاران معلول سرسختی ذهنی بالاتری نسبت به ورزشکاران سالم دارند؟ به بررسی این موضوع پرداختند، مطالعه آنها نشان داد،سرسختی ذهنی ورزشکاران نخبه معلول مشابه همتایان سالم است. کمپل و جونز[۲۱](۲۰۰۲) در تحقیقی نشان دادند که سطوح بالای رقابت ورزشی برای ورزشکاران معلول شرایط پرفشاری را به وجود میآورد ازاینرو ورزشکاران معلول نیاز دارند که عوامل ایجاد کننده استرس در رقابتهای ورزشی را شناخته و استراتژیهای مناسبی را برای مقابله با آن بهکارگیرند. اطلاعات دقیق و بیشتر
از عوامل اثرگذار بر استرس مانند سرسختی و خوشبینی و گزینش راههای مقابله مؤثر در ورزشکاران معلول بهمنظور کمک به این ورزشکاران ضروری است. در بررسی ادبیات موجود در زمینه روانشناسی ورزشکاران معلول چه در خارج (کمپل و جونز،۲۰۰۲؛ پنا و همکاران،۲۰۰۴) و چه در داخل کشور(اصلانخانی و همکاران،۱۳۸۸) متغیرهای تحقیق حاضر را باهم و به شکلی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت، موردی یافت نشد و فقط یک تحقیق در مورد رابطه بین سرسختی ذهنی ، خوشبینی و راههای مقابله با استرس یافت شد که در این تحقیق نیکولز و همکاران(۲۰۰۸) نشان دادند، رابطه مثبت و بالایی بین سرسختی ذهنی بالا و خوشبینی وجود دارد، همچنین سرسختی ذهنی بالا با راههای مقابله با استرس مسئلهمدار ارتباط مثبتی دارد.
بهطور خلاصه، سرسختی ذهنی یک سازهی روانشناسی جذاب برای مربیان و روانشناسان ورزشی است. اطلاعات تجربی زیادی برای درک بیشتر ارتباط سرسختی ذهنی با دیگر سازههای روانشناسی مانند خوشبینی و راههای مقابله با استرس نیاز است، ازاینرو هدف این تحقیق پاسخ به این سؤال است که رابطهای بین سرسختی ذهنی ، راههای مقابله با استرس و خوشبینی در ورزشکاران لیگ برتر والیبال نشسته چیست؟
۱-۳)ضرورت و اهمیت تحقیق
رسیدن به موفقیت در رقابتهای ورزشی در سطوح مختلف یکی از اهداف مهم ورزشکاران، تیمها و مسئولان و دستاندرکاران ورزشی است که نیل به این مهم جز با تلاشهای علمی و عملی میسر نخواهد بود. استفاده از پژوهشهای علمی و انجام طرحهای تحقیقاتی معتبر برای سنجش تواناییهای ذهنی و روانی ورزشکاران، گامی مهم در این عرصه محسوب میشود، چراکه با بهره گرفتن از نتایج این تحقیقات مربیان به نقاط ضعف و قوت بازیکنان خود پی میبرند و بر اساس اطلاعات بهدستآمده، راهکارهای تقویت ضعفهای ورزشکاران خود را جستجو کرده و راهکارهای مناسب را اتخاذ میکنند. همچنین روانشناسان ورزشی در پی موقعیتهایی هستند تا تحقیقات و آزمونهای ورزشی را انجام دهند که بتوانند ویژگیهای پایدار و ناپایدار شخصیت را در زمینه های ورزشی بهگونهای معتبر اندازهگیری کنند(واعظ موسوی و سمندر،۱۳۸۰).
اهمیت هریک از متغیرهای تحقیق حاضر در شرایط رقابت و رویدادهای ورزشی بیان شد ازآنجاییکه محقق در بررسی منابع موجود در مورد موضوع حاضر در کشور هیچ پاسخی به سؤال این تحقیق پیدا نکرد و همچنین در بررسی تحقیقات خارجی فقط یک مورد به بررسی سؤال این تحقیق پرداخته است لذا انجام این تحقیق بهمنظور توسعهی ادبیات تحقیق در زمینه روانشناسی ورزشی بهخصوص روانشناسی ورزشکاران معلول لازم می کند. نتایج تحقیق حاضر بدون شک منبع مهمی برای مربیان و ورزشکاران در جهت آشنایی بیشتر با متغیرهای؛ سرسختی ذهنی، راههای مقابله با استرس و خوشبینی و رابطه بین این متغیرها بهعنوان متغیرهای مؤثر بر موفقیت و نتایج رقابتهای ورزشی خواهد بود. بهطورکلی مربیان و روانشناسان ورزشی با بهرهگیری از نتایج این تحقیق، که متکی بر ارزیابی دقیق ظرفیتهای روانی و نیازمندیهای بازیکنان است، به نقاط ضعف و قوت ورزشکاران خود پی میبرند و شناخت دقیقتری را از ورزشکاران خود کسب مینمایند، که میتوانند با بهره گیری از این شناخت، به طراحی برنامه های مهارتهای روانی اقدام ورزند، زیرا برنامه های سازماندهی شده تمرینات روانی، عاملی اثرگذار در بهبود عملکرد ورزشی است.
۱-۴) اهداف تحقیق
هدف کلی
تعیین میزان رابطه بین سرسختی ذهنی، راههای مقابله با استرس و خوشبینی در بازیکنان لیگ برتر والیبال نشسته ایران
اهداف اختصاصی
۱-۸) تعاریف نظری
۱-۸-۱) سرسختی ذهنی
سرسختی ذهنی عبارت است از: توانایی مقابله با فشارها و سختیها، عبور از موانع و شکستها، تمرکز بر هدف، حفظ و کسب آرامش پس از شکست، اجرای باثبات در سطوح بالای رقابتی و رقابتجویی. سرسختی ذهنی مهارتی است که ورزشکاران را قدرتمند میکند و سبب میشود در موقعیتهای دشوار و پرفشار ازجمله تمرین، رقابت و پس از رقابت موفق عمل کنند (جونز و همکاران[۲۲]،۲۰۰۲).
۱-۸-۲)راههای مقابله با استرس
عبارت است از تلاشهای فکری و رفتاری مستمر که برای برآوردن احتیاجات خاص بیرونی و درونی فرد به کار میرود. این احتیاجات ممکن است مطابق یا افزون بر منابع یا امکانات فرد باشد(فولکمن و همکاران[۲۳]،۱۹۸۶). لازاروس و فلکمن(۱۹۸۴) روشهای مقابله را بهعنوان فرایند تغییرات شناختی رفتاری میدانند، که فرد برای گریز، حذف، کاهش یا کنترل عوامل فشار روانی و استرسزا به کار میبرد.
۱-۸-۲-۱) روش مقابله مسألهمدار
روشی است که فرد در شرایط و موقعیت استرسزا احساس می کند با تفکر و شناخت بیشتر می تواند خود را از عوامل استرسزا دور کند. در روش مقابله مسألهمدار، تمرکز شخص بر مسأله یا موقعیت پیشآمده است و تلاش فرد پیرامون تغییر مسأله یا موقعیت و اجتناب از آن در آینده است.در روش مقابله مسأله مدار اقداماتی از قبیل شناخت و آگاهی از مشکل و مسأله، بررسی راهحلها، انتخاب راهحلها مناسب ، اجرای بهترین راهحل و سرانجام برطرف کردن عامل استرسزا صورت میگیرد(داوری،۱۳۸۶).
۱-۸-۲-۲) روش مقابله هیجانمدار
در روش مقابله هیجانمدار، توجه شخص بر مهار هیجانات منفی ناشی از استرس است و معمولاً زمانی که تجربه استرس اجتنابناپذیر تلقیمیشود افراد از این روش استفاده می کنند.در این روش اقداماتی مانند: اشتغال ذهنیت بهطور آگاهانه برای ایجاد فراموشی، مقصر دانستن خود یا دیگران به عنوان مواجههای انفعالی صورت میگیرد(داوری،۱۳۸۶).
۱-۸-۲-۳) روش مقابله شهودی
در روش مقابله شهودی فرد روشهای سازگاری را از طریق توکل به خدا، امید داشتن، خوشبینی و اعتقادات و مذهبی در خود به وجود میآورد. به نظر فولکمن و لازاروس امید می تواند از اعتماد به خویشتن ناشی شود و فرد با بهره گرفتن از این روش میتواند با عوامل استرسزا مقابله کند(خدایاری فرد،۱۳۸۰).
۱-۸-۲-۴) روش مقابله اجتنابی
در روش مقابله اجتنابی، فرد با دوری گزیدن از عامل استرسزا از طریق نادیده انگاری، بیاهمیت دانستن، ایجاد فاصله روانشناختی، کمک گرفتن از دیگران یا سرگرم شدن با تکالیف دیگر خود را از عامل استرسزا دور می کند. ورزشکاری که رأی داوری را با گفتن مهم نیست یا اشتباه داوری بیاهمیت تلقی می کند و بهسرعت به وظایفش ادامه میدهد از روش اجتنابی استفاده می کند(بشارت،۱۳۸۶).
۱-۸-۳) خوشبینی
خوشبینی به جهتگزینی اشاره داد که در آن معمولاً پیامدهای مثبت مورد انتظارند و این پیامدها بهعنوان نتایج عوامل ثابت، کلی و درونی در نظر گرفته میشوند(پترسون،۲۰۰۰ ،به نقل از نصیر،۱۳۹۰).
۱-۹) تعاریف عملیاتی
۱-۹-۱) سرسختی ذهنی
منظور از سرسختی ذهنی در تحقیق حاضر،امتیازی است که ورزشکار در سه مؤلفهی اطمینان(۶ سؤال).استواری(۴ سؤال) و کنترل (۴ سؤال) که بهوسیله پرسشنامه سرسختی ذهنی ورزشی[۲۴] ارزیابی میشود به دست میآورد.
۱-۹-۲) راههای مقابله با استرس
در این تحقیق منظور از راههای مقابله با استرس ورزشکاران روشهای مسألهمدار، هیجانمدار، اجتنابی و شهودی میباشد.
۱-۹-۲-۱) روش مقابله مسألهمدار
در این تحقیق میزان استفاده از روش مقابله مسألهمدار با سؤالات شماره (۱-۵-۹-۱۳-۱۷-۲۱-۲۵-۲۹) اندازه گیری شده است .
۱-۹-۲-۲) روش مقابله هیجانمدار
در این تحقیق میزان استفاده از روش مقابله هیجانمدار با سؤالات شماره(۲-۶-۱۰-۱۴-۱۸ -۲۲- ۲۶-۳۰) اندازهگیری شده است.
۱-۹-۲-۳) روش مقابله شهودی
در این تحقیق میزان استفاده از روش مقابله شهودی با سؤالات (۳-۷-۱۱-۱۵-۱۹-۲۳-۲۷-۳۱) اندازه گیری شده است.
۱-۹-۲-۴) روش مقابله اجتنابی
در این تحقیق میزان استفاده از روش مقابله اجتنابمدار با سؤالات شماره(۴-۸-۱۲-۱۶-۲۰-۲۴-۲۸-۳۲) اندازه گیری خواهد شد.
۱-۹-۳) خوشبینی
عبارت است از نمره آزمودنیها در آزمون جهتگیری زندگی(LOT)[25].
تعداد صفحه :۱۲۵
قیمت :۳۷۵۰۰ تومان
Create a website and earn with Altervista - Disclaimer - Report Abuse